مکفی
/mokfi/
مترادف مکفی: بس، بسنده، کافی، کفایت کننده، مشبع
متضاد مکفی: غیرمکفی
برابر پارسی: بسنده، بس
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
مکفی. [ م َ فی ی ] ( ع ص ) کفایت شده. انجام یافته. به انجام رسیده.
- مکفی شدن ؛ انجام یافتن. صورت پذیرفتن. به انجام رسیدن. کفایت شدن : در خیال آنکه بی حضور ما کار قوریلتای تمشیت نپذیرد و رونق نگیرد و آن مصلحت مکفی نشود. ( جهانگشای جوینی ).
|| از میان رفتن.ریشه کن شدن : چون شر این حادثه ان شأاﷲ مکفی شود مرا وسیلتی مرضی و ذریعتی شگرف پیش روزگار مدخر گردد. ( مرزبان نامه چ 1 تهران ص 185 ).
- مکفی گردانیدن ؛ از میان بردن.ریشه کن کردن : تا نصرت الهی و عون پادشاهی به رعایت لطف و عنایت کرم شر او مکفی و منقطع گرداند. ( سندبادنامه ص 142 ).
- مکفی گردیدن ( گشتن ) ؛کفایت شدن. به انجام رسیدن. انجام یافتن : اگر برحسب هوا در کاری مثال دهد... آن مهم نیز مکفی گردد و تدارک آن در حیز تعذر نماند. ( کلیله چ مینوی ص 350 ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) کافی کفایت کننده . ۲ - ( صفت ) بس بسنده : [ حقوق مکفی میگیرد . ] توضیح این کلمه مانند [ مسری ] ساختگی است و بجای [ کافی ] استعمال شود ( دکتر خیام پور. نداب ۱٠٠: ۳ - ۲ )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
سلیم
مٌکفی: خوشگذران
* مٌکَفی: بسنده
مٌکفی: خوشگذران
* مٌکَفی: بسنده
مُکفی غلط است چون کننده کار نیست بالعکس مُجری که اجراء کننده است زنده است و جان دارد پس مُکفی فقط در مورد خداوند امکان دارد ( حسبنا الله و نعم الوکیل ) .
مُکفی در زبان عرب به معنای [ خوشگذران ] است نه به معنای [ کافی و بسنده ] که بکارگیری آن در زبان فارسی از [اَغلاط مصطلح ] می باشد.
منبع ، کتاب [ غلط ننویسیم ] مرحوم دکتر ابوالحسن نجفی. ✒️
منبع ، کتاب [ غلط ننویسیم ] مرحوم دکتر ابوالحسن نجفی. ✒️
تلفظ صحیح این کلمه مُکَفّی میباشد که در گذر زمان تشدید آن حذف گردیده و به این شکل تلفظ میگردد
رجوع شود به کتاب دگرگونی واژگان در گذر زمان اثر ماندگار استاد سهیل موسی زاده
رجوع شود به کتاب دگرگونی واژگان در گذر زمان اثر ماندگار استاد سهیل موسی زاده
مکفی از جمله کلمات ساختگی به دست مردم است و یک واژه عربی نیست.
و در فرهنگ لغت های قدیمی فارسی نیز موجود نیست ظاهراً.
واژه مُکفی در زبان عربی به عنوان اسم فاعل از مصدر ثلاثی مزید إکفاء موجود است أما به معنای دیگری غیر از کفایت کننده.
و در فرهنگ لغت های قدیمی فارسی نیز موجود نیست ظاهراً.
واژه مُکفی در زبان عربی به عنوان اسم فاعل از مصدر ثلاثی مزید إکفاء موجود است أما به معنای دیگری غیر از کفایت کننده.
مکفی در زبان عربی به معنی خوشگذرانی است و استفاده این کلمه به جای کافی یا بسنده غلط است.