مکش مرگ من ما

فرهنگ فارسی

( مکش مرگ من ما ) ( اسم ) مردن موت فنا : باشد که از کسی خبر مرگ اوبشنوم . توضیح از بین رفتن حیات و فقدان تظاهرات حیاتی را گویند . یا روز مرگ . روز مردن : روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده تا چو حافظ ز سرجان و جهان برخیزم . ( حافظ ) یا مرگ طبیعی . مرگی که در دنبال. ناخوشیی ممتد و نتیج. ضعف و اختلال بدن و اختلالات شدید دستگاههای حیاتی آن دست دهد . یا مرگ ماهی . گیاهی است بالا رونده از رد. دو لپه ییهای جدا گلبرگ که تیر. خاصی را بنام تیر. منیسپرماسه بوجود میاورد. گونه های این گیاه بیشتر متعلق بنواحی گرمند ولی در آمریکای شمالی خصوصا در کانادا نیز برخی گونه های این گیاه میرویند و امروزه در باغها هم بعنوان درختان زینتی نیز کشت میشود . برگهای این گیاه مسطح و متناوب و گلهایش سفید رنگ و مجتمع بصورت خوشه است . میوه اش شفت و ببزرگی یک فندق و قرمز رنگ و آبدار است . از دانه های این گیاه جهت گیج کردن وشکار ماهیها استفاده میکنند سم السمک ماهی زهره انامرتا شجر. سم السمک ماهیزهرج سم الحوت سمیرا . یا مرگ مفاجات . مرگی که در نتیج. توقف ناگهانی قلب ( سکت. قلبی ) و یا اختلال ناگهانی مراکز عصبی تنفسی ( سکت. مغزی ) پیش آید . یا مرگ موش . اکسید سفید رنگ ارسنیک را گویند که در اصطلاح شیمی بنام انیدرید ارسنیو نامیده میشود . سم بسیار شدیدی است که جهت از بین بردن موش مواد غذایی را با آن مخلوط کنند و در سوراخ موش گذارند . موشها پس از خوردن سم بفاصل. کمی کشته میشوند سم الفار . یا مرگ و میر . مرگ عام تلفات بسیار : امسال مرگ و میر در شهر ما زیاد بود . یا به مرگ آمدن . مردن : از لشکر ما بسیار بمرگ آمدند . یا چه مرگت است ? چه خبرت است ? چه میخواهی ? یا صدای مرگ کردن . ۱ - صدایی که از تلنگر زدن بظرف وشیش. شکسته بر آید . ۲ - آواز بر آوردن جانور وقت مرگ . یا کپ. مرگت کردن . ۱- بخواب مرگ رفتن. ۲ - درمقام تحقیربرای خواب شخص استعمال شود . یا مرگ بر ..... او بمیرد . ( دشنام ) . یا مکش مرگ من ( ما ) . ۱ - نازمکن ( با ناز خود من رامکش ) . ۲ - زیبا قشنگ ( بمزاح و تمسخر ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس