مکرب
لغت نامه دهخدا
مکرب. [ م ُ رِ ] ( ع ص ) شتاب و گویند جاء مکرباً؛ ای مسرعاً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
مکرب. [ م ِ رَ ] ( ع اِ ) هرچیزی که بدان زمین را جهت کشت شیار کنند. ( ناظم الاطباء ). ابزار شیار کردن زمین. ( از ذیل اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
محمدزمان
مکرب به معنی مقرب به خدایان یا واسطه میان خدایان و مردم لقب پادشاهان کهن سزمین سبا بوده است
منبع:کتاب باورها و اسطوره های عرب پیش از اسلام ص۵۸
مکرب به معنی مقرب به خدایان یا واسطه میان خدایان و مردم لقب پادشاهان کهن سزمین سبا بوده است
منبع:کتاب باورها و اسطوره های عرب پیش از اسلام ص۵۸