مکدر شدن
مترادف مکدر شدن: تنگدل شدن، غمین شدن، دل گیر شدن، غمگین شدن، آزردن، آزرده شدن، ناراحت شدن، آزرده خاطر شدن
متضاد مکدر شدن: محفوظ شدن، مشعوف شدن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
مکدر شدن ؛ آشفته و پریشان شدن. آزرده گشتن و محزون شدن. ( ناظم الاطباء ) .
مکدر شدن ؛ تیره شدن. آلوده شدن :
این نفاذ حکم تا روز قضا پاینده باد
کز تو روز بدعت و شبهت مکدر می شود.
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید دستگردی ص 109 ) .
تا به چشم زخم ایام مشارع آن مودت مکدر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 277 ) . تا به شؤون اهتمام و تعلقات زن مکدر و منغص نشود. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 256 ) .
... [مشاهده متن کامل]
این نفاذ حکم تا روز قضا پاینده باد
کز تو روز بدعت و شبهت مکدر می شود.
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید دستگردی ص 109 ) .
تا به چشم زخم ایام مشارع آن مودت مکدر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 277 ) . تا به شؤون اهتمام و تعلقات زن مکدر و منغص نشود. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 256 ) .
... [مشاهده متن کامل]
مکدر شدن ؛ تیره شدن. آلوده شدن :
این نفاذ حکم تا روز قضا پاینده باد
کز تو روز بدعت و شبهت مکدر می شود.
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید دستگردی ص 109 ) .
تا به چشم زخم ایام مشارع آن مودت مکدر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 277 ) . تا به ش
این نفاذ حکم تا روز قضا پاینده باد
کز تو روز بدعت و شبهت مکدر می شود.
جمال الدین عبدالرزاق ( دیوان چ وحید دستگردی ص 109 ) .
تا به چشم زخم ایام مشارع آن مودت مکدر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 277 ) . تا به ش