مکتوبات و مجالس سبعه

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] مکتوبات و مجالس سبعه، اثر مولانا جلال الدین محمد بلخی، مجموعه ای است مشتمل بر دو اثر ارزنده مولانا به نام های «مکتوبات» و «مجالس سبعه».
مولانا، در مکتوبات خود بر خلاف مثنوی که ناظر به واقعیات طبیعی و عرفی بوده، بیشتر به حوادث و تاریخ زمانش تعلق خاطر داشته است. در واقع، محتویات مکتوبات، درخواست شغل، تقاضای عفو مجرم، شکایت از مأموران گردآوری مالیات و تقاضا از سلطان برای رفع ظلم است. بنا بر این، مکاتبات وی، دوطرفه نبوده و بیشتر، خطاب به صاحبان قدرت و شوکت بوده است.
مطابق احصاء، تعداد مکتوبات را 144 فقره ضبط کرده اند. متأسفانه احصاءکنندگان، چهار فقره نامه منظوم را که به محضر مولانا محمد شمس تبریز فرستاده بودند، در بوته نسیان نهاده بودند. کلیه مکتوبات با عبارت «الله مفتح الابواب» یا «الله یجمع بیننا» آغاز می گردد. بلافاصله القاب و عناوین کسی است که نامه به نام اوست یا الفاظی که با رعایت مراتب در غالب نامه ها مکرر می شود. عناوین و اوصاف هم عربی است؛ مگر در بعضی از آنها که به ترکی است. در مورد اسماء خاص نیز پارسی آورده شده است. البته چند نامه نیز هست که با مقدمه و بیان اخلاقی و صوفیانه شروع شده و از وارد کردن القاب در آنها صرف نظر نموده است.
در باره ساختار «مجالس سبعه» گفته می شود که این کتاب، مجموعه هفت خطابه از مولانا، یادگار ایامی است که او به منبر می رفته و برای مریدان وعظ می کرده است. دست کم یکی از این خطابه ها به اوایل جوانی مولانا برمی گردد که پدر و مادرش هر دو زنده بوده اند. متن موجود«مجالس سبعه»، البته دست کاری شده است و شاهد گویای این دست کاری، شعرهایی از نیمه دوم عمر مولانا و حتی شعرهایی از فرزند او سلطان ولد است که در خلال این مجالس آمده است. گمان نمی رود کسانی که دست به آرایش و پیراش نسخه اصلی زده اند، به افزودن این چند خط شعر که الحاقی بودن آنها مسلم است، قناعت نموده باشند. آنها به احتمال زیاد، به مقتضای ذوق و سلیقه خود از کم و زیاد کردن مطالب و تغییر و تبدیل بعضی کلمات و عبارات ابا و احتراز نداشته اند، اما دامنه این دست کاری ها تا هر کجا که بوده به احتمال قوی استخوان بندی یا ساختار خطابه ها، به حال خود باقی مانده و تصرفات در داخل چهارچوب اصلی، اعمال گردیده است.
از میان 144 نامه، حدود 25 نامه خطاب به معین الدین پروانه نوشته شده است(وی، در ایّام حکومت و وزارت خود، ممالک روم را تحت ضبط و اداره درآورده و راه ها را از راه زنان امن نمود و برای مشایخ خانقاه ها بنا کرد و مدارس بنیاد نهاد و به ارباب معرفت رغبت نشان داد؛ چنان که برای فخر الدین عراقی در توقات خانقاه ساخت و او را به شیخی نصب کرد و بیش از همه به مولانا ارادت می ورزید. اغلب به مدرسه مولانا می آمد و از خطابات شیرین آن بزرگوار بهره مند می گردید و وجوه زیادی به خدمت مولانا می فرستاد. در قضایای مهم که رخ می داد مولانا مکتوبی به پروانه می فرستاد و استدعای همراهی می کرد و پروانه هم بلافاصله اجابت می نمود).

پیشنهاد کاربران

بپرس