کار امسال به رونق ز تو هم پار شده ست
زانکه مکتوب قضا رأی تو کرده است زبر.
ابن یمین.
|| نامه. ( منتهی الارب ). نامه که از یکی به دیگری فرستاده شود. ج ، مکاتیب. ( از اقرب الموارد ). نامه و مراسله. ( از ناظم الاطباء ). نامه و غنچه از تشبیهات اوست. ( آنندراج ). رقعه. کتاب. قصه. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ) : مکتوبی از صاحب ودیعت بدان شخص رسید. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 253 ).من کز پیام عام تو یک گل نچیده ام
دستم کجا به غنچه مکتوب می رسد.
صائب ( از آنندراج ).
|| دوخته. || فراهم آمده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).