مکتب ابن سینا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اندیشه ابن سینا تاثیری روشن و قوی درحوزه علم و ادبیات و فلسفه برشرق و غرب داشته است. تاثیر اندیشه فلسفی او را، که موضوع بحث ماست، می توان از تعداد زیادی تفسیرهای نوشته شده بر آثار او و از نوشته های دیگری که درباب افکار او پدید آمده اند و روح اندیشه او را منعکس می کنند یا مورد انتقاد قرار می دهند، به وضوح دریافت.
ابو علی حسین بن عبدالله بن سینا، در ماه صفر ۳۷۰ق/اوت۹۸۰م در افشنه، نزدیک بخارا متولد شد (در زمان ترجمه برخی از آثار او به زبان لاتینی در سده دوازدهم م، تلفظ اسپانیایی نام او، Aven Sina یا Aben به شکل Avicenne درآمد که بطور کلی، در مغرب زمین به این اسم شناخته شده است). پدر وی از والدین دولت آل سامان بود. از مهمترین جزئیات زندگی ابن سینا از طریق شرح حال خود نوشت او که مرید و ندیم جوزجانی کامل کرده است، آگاهی داریم.ابن سینا، کودکی بسیار تیز هوش بود. دانش او همه علوم زمان، نحو و ریاضیات، طبیعیات و طب، فقه و الا هیات بود. او، از چنان شهرتی برخوردار بود که در ۱۷ سالگی امیر سامانی، نوح ابن منصور، او را دربار خود خواند و ابن سینا توانست بیماری او را معالجه کند. با این همه، مابعد الطبیعه ارسطو بر ابن سینا سخت دشوار می نموده است، چنانکه چهل بار آن کتاب را خواند، ولی چیزی بر او روشن نشد و سرانجام با قرائت رساله ای از فارابی که به تصادف به آن دست یافته بود، «پرده از پیش چشمان او برداشته شد». اعتراف به این قدردانی (از فارابی) را با علاقه ثبت کرده اند، ابن سینا، در ۱۸ سالگی، به تقریب، بر همه علوم آگاهی به هم رسانده بود، ولی می بایست آنها را به کمال می آموخت.
← از خراسان تا اصفهان
اگر در نظر داشته باشیم که زندگی ابن سینا تا چه حد سرشار از حوادث و اشتغالات سیاسی بوده است، وسعت آثار او، مایه تحسین خواهد شد. کتابشناسی ابن سینا که به همت آقای یحیی مهدوی تدوین شده، ۲۴۲ عنوان را شامل می شود. آثار او که تاثیری ژرف در مغرب زمین سده های میانه و در مشرق زمین تاکنون گذاشته، همه قلمرو های فلسفه و علوم آن زمان را شامل می شود. ابن سینا، به بهترین وجهی، نمونه کامل انسان جامع سده های میانه را در خود تحقق بخشید. از ابن سینا، رساله ای در باب نماز و چند تفسیر بر سوره های قرآنی باقی مانده است. این آثار که از آثار فارابی نشات گرفته بود، نظر به وسعت خود سایه ای بر اثر فارابی انداخت (همچنانکه تا حدی آثار ملاصدرا شیرازی، در مقایسه با آثار میرداماد، معلم ثالث در سده های دهم و یازدهم ق/ شانزدهم و هفدهم م چنین وضعیتی داشته است).نباید فراموش کرد که آثار ابن سینا، با آثار بزرگ مکتب باطنی اسماعیلی که نامهای پر آوازه ایرانیان چندی به آن منسوب است (ابو یعقوب سجستانی، حدود ۳۶۰ق/ ۹۲۷م؛ حمید الدین کرمانی، ۴۰۸ق/۱۰۱۷م؛ موید الدین شیرازی، ۴۷۰ق/۱۰۷۷م)، همزمان بود و امیدواریم که آثار اخیر، به تدریج، مقامی را که شایسته آنهاست، در تاریخ های فلسفه پیدا خواهند کرد. پدر و برادر ابن سینا، به مذهب اسماعیلی بودند. خود او، در شرح حال خود نوشت، به کوشش آنان برای پیوستن او به دعوت اسماعیلی اشاره کرده است. درست است که میان عالم ابن سینایی و جهان شناسی اسماعیلی (همچنانکه در مورد فارابی نیز صادق است) شباهت ساختاری وجود دارد، اما با این همه، فیلسوف، از پیوستن به حلقه آنان ابا کرد. در عوض، اگر ابن سینا از پیوستن به تشیع اسماعیلی تن زد، اما استقبالی که از او، درباره این امیران شیعی همدان و اصفهان شده، دست کم، موید تعلق او به تشیع امامی است.این همزمانی، افقی را وسعت می بخشد که چهره معنوی ابن سینا در آن ظاهر می شود. وانگهی، مجموعه آثار ابن سینا، پیچیدگی روح و نظریه ای را به ما می فهماند که حکمای مدرسی لاتینی، جز به بخشی از آن پی نبرده بودند. درست است که این پیچیدگی از اثر عظیم او شفا ناشناسی شده است که منطق، طبیعیات و الهیات را شامل می شده، اما نیت شخصی فیلسوف می باید در آن چیزی به کمال می رسید که چنانکه گفته شد، می بایستی «حکمت مشرقیه» باشد.
نظریه ابن سینایی علم
در این جا نظریه ابن سینایی علم مورد توجه است، زیرا علم، نظر به ظاهر آن، از نظریه عمومی عقول ناشی شده است. همچون نوعی فرشته شناسی به نظر می آید و نیز به این دلیل که فرشته شناسی، اساس جهان شناسی و مقام و منزلت انسانی را نیز معلوم می دارد. البته فلسفه ماهیت و تقسیم وجود به وجود بالذات و واجب بالغیر، در آثار فارابی طرح شده بود. از این سخن، چنین بر می آید که تصور «مکتبی» خلقت، به ضرورت از بنیاد دگرگون می شود. خلقت اتفاقی دفعی و ارادی در ازل نیست، بلکه ضرورتی الهی است. خلقت ناشی از نفس اندیشه الهی است که خود را می اندیشد و علمی که وجود الهی به طور ابدی از خود دارد جز همان صادر اول با عقل اول نیست. این معلول یگانه و آغازین نیروی خلاق که با اندیشه الهی یکی است گذار از واحد به تکثیر را با رعایت قاعده «الواحد لا یصدر عنه الاالواحد» ممکن می سازد.
صدور کثرت از عقل اول
...

پیشنهاد کاربران

بپرس