مکاوحت
مترادف مکاوحت: جدل، جنگ، جروبحث، مخالفت، ستیز، ستیزه، کارزار، محاربه، مجادله، مناقسه، ناسزاگویی، چیرگی، غلبه، چیره شدن، غالب گشتن، جنگ کردن، ستیزه کردن
لغت نامه دهخدا
- مکاوحت نمودن ؛ جنگیدن. جنگ کردن : تا از ایشان یک نَفس نَفَس می زد مکاوحت می نمودند. ( جهانگشای جوینی ).
مکاوحة. [ م ُ وَ ح َ ] ( ع مص ) جنگ کردن با هم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مکاوحت شود. || چیره گردیدن در کارزار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جنگ کردن با کسی و بر او چیره شدن. ( از اقرب الموارد ). || با کسی دشنام دادن. ( دهار ). با هم دشنام دادن آشکارا و رویاروی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مشاتمة. مجاهرة. ( تاج المصادربیهقی ).
فرهنگ فارسی
با هم جنگ کردن . محاربه . منازعه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. یکدیگر را دشنام دادن.
پیشنهاد کاربران
غلبه در دشمنی و نزاع