مکانیزم

/mekAnizm/

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تاثیرات متقابل اجزای دستگاهی که برای منظور و غرض خاصی بکار افتاده است . ۲ - مجموعه آلات برای تولید حرکت در یک دستگاه : [ مکانیسم ساعت ] .

مترادف ها

mechanism (اسم)
ساختمان، دستگاه، ماشین، مکانیزم، طرز کار، اجزاء متشکله چیزی، اجزاء و عوامل مکانیکی

فارسی به عربی

آلیة

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

مکانیزممکانیزممکانیزممکانیزم
برابرواژه ها🇮🇷
سازوکار، زیر و بم، زیر و زبر، زیر و رو، از همه چیز، چند و چون، ریز و درشت، رگ و ریشه، پیچ و خم، فوت وفن، ته وتو، سر و ته، از لایه ها، ژرفا، رمز و راز، اندرون، تنه، کنه، ریشه، چم و خم
مکانیسم=ساز و کار ، فرآیند ، طریقه ، مراحل منظم و پی درپی برنامه ریزی شده برای انجام کاری
" خُورا ( ی ) ":مکانیزم.
مکانیزم= هم افزار
از آنجاییکه � مکانیزم، فرایندها و ابزارها را برای پاسخگویی اجتماعی، پذیرش و تعیین نگرانی ها برای مقابله با آسیب های ناشی
از مداخالت توسعه تعیین می کند. � پس گفته میتوانیم مکانیزم عبارت از کارشیوه یا چگونگی تطبیق فعالیت است!
ساختاری اصولی و کاربردی
مکانیزم=روش یا دستورالعمل
روش، شیوه، سیستم
عملکرد
ساختمان
راه و روش
نقشه و طرح
اجزای متشکل از قطعات کم یا زیاد، ریز و درشت. صرفاً جهت انجام کاری!!.
که معمولاً در اکثر موارد به شکل ماشین آلات و از فن آوری برخوردار است.
فرایند، نحوه عمل، روش
کاررسان، از آنجایی که بیشتر ین کارایی مکانیزم ها جابه جا کردن نیرو و پویایی برای یک خواست ویژه هست، واژه ی کاررسان را پیشنهاد می دهم
در یکی از ترجمه های آقای نجف دریابندری دیدم که از کلمه *****ساختکار ***** استفاده کردن. که البته به خوبی ساز و کار نیست. اما گفتم برای تنوع به اینجا اضافه بشه.
سازوکار
طریقش
جنسش
مکاننبزم معنی این کهاگه تمام دستگاها از کار افتاده باش برای اخرین تلاش از مکانزیم استفاده میکنن بنابرین با این روش تمام ابزارالات فرض یک خودرو ووو دیکه بکار نمیاد مکانزیم را جابه جای تمام دستگاها میکنن
...
[مشاهده متن کامل]
و دستگاهای قبلی را میفرستن به تعمیر وقتی تعمیر شدن دوباره بکار میندازن و استفاده خواهن کرد باز تا زمانی

دستگاه سازنده

مکانیزم بیشتر برای روش و طرزکار استفاده می گردد.
سازوکار
عملی یا عمل هایی که انجام میگیرند
سیستم یکپارچه
ساختارو هماهنگی یک اداره
طرزکار
مکانیزم= بکارروش
سازوکار
هماهنگی اعضا برای انجام یک کار خاص
۱ - ساختار، دستگاه. ۲ - روشی که تکه ها و اندامهای گوناگون یک ساختار یا دستگاه با یک دیگر کار می کنند تا پی آمد مورد خواستی را باز دهد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس