مکالم. [ م ُ ل ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل از مکالمه. هم سخن. ( فرهنگ نوادر لغات دیوان شمس چ فروزانفر ) : کم طمع شد آن کسی کو طمع در عشق تو بندد کم سخن شد آن کسی که عشق با او شد مکالم.
مولوی.
فرهنگ فارسی
اسم فاعل از مکالمه هم سخن .
پیشنهاد کاربران
صحبت مکالمه گفتگو گفت و شنید . . . و در نتیجه این مکالم مختصر به خوبی متوجه شد که این مرد که سابقا این قدر. . . . رستاخیز لئوتولستوی