مَکالِرز، کارسون (۱۹۱۷ـ۱۹۶۷)(MacAllers, Carsson)
بانوی رمان نویس امریکایی. در ۱۷سالگی به نیویورک رفت تا در مدرسۀ موسیقی جولیارد به آموختن موسیقی بپردازد و نوازندۀ پیانو شود، اما چون هزینۀ اقامتش در این شهر را از دست داد ارتباطش با موسیقی قطع شد. سپس برای گذران زندگی کار کرد و ضمن آن در کلاس های نویسندگی در دانشگاه کلمبیا شرکت جست. در ۱۹۳۶ دچار یک حملۀ سخت تب رماتیسمی شد. در ۱۹۴۰ با انتشار نخستین رمانش با نام دل، شکارچی تنهایی است نظر منتقدان را به خود جلب کرد. مکالرز سرانجام براثرسکتۀ مغزی درگذشت. شخصیت های اغلب داستان های او، مانند شخصیت های شروود اندرسون، همواره از یک ناهنجاری جسمی، روحی یا جنسی رنج می برند. درون مایۀ داستان های مَکالِرز عشق است و شیوه ها و خواسته ها و پیروزی ها و شکست ها و زیبایی ها و رسوایی های آن. از دیگر آثار اوست: انعکاس در چشم طلایی (۱۹۴۱)؛ مهمان عروسی (۱۹۴۶) که اقتباسی تئاتری از آن در ۱۹۵۱ به روی صحنه رفت و با استقبال مردم و منتقدان روبه رو شد؛ منظومۀ قهوه خانۀ دلگیر که مجموعۀ سه رمان، یک رمان کوتاه و شش داستان کوتاه اوست (۱۹۵۱).
بانوی رمان نویس امریکایی. در ۱۷سالگی به نیویورک رفت تا در مدرسۀ موسیقی جولیارد به آموختن موسیقی بپردازد و نوازندۀ پیانو شود، اما چون هزینۀ اقامتش در این شهر را از دست داد ارتباطش با موسیقی قطع شد. سپس برای گذران زندگی کار کرد و ضمن آن در کلاس های نویسندگی در دانشگاه کلمبیا شرکت جست. در ۱۹۳۶ دچار یک حملۀ سخت تب رماتیسمی شد. در ۱۹۴۰ با انتشار نخستین رمانش با نام دل، شکارچی تنهایی است نظر منتقدان را به خود جلب کرد. مکالرز سرانجام براثرسکتۀ مغزی درگذشت. شخصیت های اغلب داستان های او، مانند شخصیت های شروود اندرسون، همواره از یک ناهنجاری جسمی، روحی یا جنسی رنج می برند. درون مایۀ داستان های مَکالِرز عشق است و شیوه ها و خواسته ها و پیروزی ها و شکست ها و زیبایی ها و رسوایی های آن. از دیگر آثار اوست: انعکاس در چشم طلایی (۱۹۴۱)؛ مهمان عروسی (۱۹۴۶) که اقتباسی تئاتری از آن در ۱۹۵۱ به روی صحنه رفت و با استقبال مردم و منتقدان روبه رو شد؛ منظومۀ قهوه خانۀ دلگیر که مجموعۀ سه رمان، یک رمان کوتاه و شش داستان کوتاه اوست (۱۹۵۱).
wikijoo: مکالرز،_کارسون_(۱۹۱۷ـ۱۹۶۷)