مکاتیب
/makAtib/
مترادف مکاتیب: مکتوب ها، نوشته ها، نامه ها، بنشته ها، رقعات، منشات، مرقومه ها
متضاد مکاتیب: مجالس
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع مکتوب نامه ها نوشته ها .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] مکاتیب (عبدالله قطب). مکاتیب عبدالله قطب بن محیی، مجموعه ی ارزش مندی از نامه های اخلاقی و عرفانی شیخ عبدالله قطب بن محیی، به زبان فارسی است که برای سالکان طریقت نوشته است و در جایگاه ادب فارسی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
کتاب، مشتمل بر 350 نامه است. در نامه ها، از صنایع گوناگون لفظی و معنوی، همچون سجع و جناس و مراعات نظیر و نیز از اشعار بزرگان ادب ایران، بسیار استفاده شده است.
قطب، در نامه شماره ی 349 همین کتاب، خبر مهاجرت جمعی از یارانش را به «اخوان آباد» که در چهار فرسنگی شمال شرقی جهرم قرار دارد، به دشمنانش اعلام می نماید که: «ای جماعت فساق! شما را مژده که زود است که اخوان به «اخوان آباد» می روند و هفته هفته، بلکه ماه ماه، روی شما را نمی بینند، چرا که چنین معلوم می شود که نماز جمعه، آنجا فرض نیست با آنکه امید از آن بریده نیست که آنجا چندان کسی بازدیده شوند که نماز جمعه توان گزارد، آن گاه شهر برای شما خالی می شود. از آن پس، از شما که به چنگ و چغانه و دف و ترانه، شراب مستانه خورید و پرده ی شریعت هرچند توانید درید. از چنگ ما رهیدید، اما از چنگ خدای عز و جل رهایی ندارید، مگر آنکه توبه کنید و بازگردید» و علت آن، این است که قطب، زمانی که در جهرم به سر می برد، فعالیت های تبلیغی او و پیروانش، از همان ابتدا، واکنش بعضی را برانگیخت و فشارها و تضییقات در جهرم بر او و یارانش به حدی شدت یافت که قطب ناگزیر شد به شیراز مهاجرت نماید، ولی متأسفانه آنجا هم اغتشاش و ناامنی بود و بالاخره ناامنی ها و تنگناهای موجود باعث شد تا قطب برای گریز از این شرایط سخت، طراحی و ساخت شهرکی در نزدیکی جهرم به نام اخوان آباد را به مرحله ی عمل درآورد. طرح قطب و یارانش با همه موانع و مشکلات، با موفقیت به مرحله ی اجرا رسیده و ساکنان آن را افرادی متمکن و مؤمن به اعتقادات خود تشکیل می دادند.
پاره ای از نکات اخلاقی و عرفانی در نامه های قطب:
علت تلون آدمی و میل وی به هواهای نفسانی، آن است که سلطان روح عاجز شده است و تنها راه خلاصی از این مهلکه، تقویت سلطان روح از تسخیر قوای جسمانی است؛
کتاب، مشتمل بر 350 نامه است. در نامه ها، از صنایع گوناگون لفظی و معنوی، همچون سجع و جناس و مراعات نظیر و نیز از اشعار بزرگان ادب ایران، بسیار استفاده شده است.
قطب، در نامه شماره ی 349 همین کتاب، خبر مهاجرت جمعی از یارانش را به «اخوان آباد» که در چهار فرسنگی شمال شرقی جهرم قرار دارد، به دشمنانش اعلام می نماید که: «ای جماعت فساق! شما را مژده که زود است که اخوان به «اخوان آباد» می روند و هفته هفته، بلکه ماه ماه، روی شما را نمی بینند، چرا که چنین معلوم می شود که نماز جمعه، آنجا فرض نیست با آنکه امید از آن بریده نیست که آنجا چندان کسی بازدیده شوند که نماز جمعه توان گزارد، آن گاه شهر برای شما خالی می شود. از آن پس، از شما که به چنگ و چغانه و دف و ترانه، شراب مستانه خورید و پرده ی شریعت هرچند توانید درید. از چنگ ما رهیدید، اما از چنگ خدای عز و جل رهایی ندارید، مگر آنکه توبه کنید و بازگردید» و علت آن، این است که قطب، زمانی که در جهرم به سر می برد، فعالیت های تبلیغی او و پیروانش، از همان ابتدا، واکنش بعضی را برانگیخت و فشارها و تضییقات در جهرم بر او و یارانش به حدی شدت یافت که قطب ناگزیر شد به شیراز مهاجرت نماید، ولی متأسفانه آنجا هم اغتشاش و ناامنی بود و بالاخره ناامنی ها و تنگناهای موجود باعث شد تا قطب برای گریز از این شرایط سخت، طراحی و ساخت شهرکی در نزدیکی جهرم به نام اخوان آباد را به مرحله ی عمل درآورد. طرح قطب و یارانش با همه موانع و مشکلات، با موفقیت به مرحله ی اجرا رسیده و ساکنان آن را افرادی متمکن و مؤمن به اعتقادات خود تشکیل می دادند.
پاره ای از نکات اخلاقی و عرفانی در نامه های قطب:
علت تلون آدمی و میل وی به هواهای نفسانی، آن است که سلطان روح عاجز شده است و تنها راه خلاصی از این مهلکه، تقویت سلطان روح از تسخیر قوای جسمانی است؛
wikinoor: مکاتیب_(عبدالله_قطب)
پیشنهاد کاربران
مَکاتیب: مکتوب ها، نوشته ها، نامه ها.