مکاتبه ابن سینا و ابو سعید ابو الخیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مکاتبه ابن سینا و ابو سعید ابو الخیر (کتاب). «مکاتبة ابن سینا و ابو سعید ابو الخیر»، رساله ای است به زبان عربی و بیان گر شبهه ای از طرف ابو سعید ابو الخیر ، در زمینه دور بودن قیاس و دو پاسخ از ابوعلی سینا .
رساله، بسیار کوتاه و فاقد باب بندی و فصل بندی است.
گزارش محتوا
سؤالی که ابو سعید مطرح کرده است، چنین است: با توجه به اینکه در قیاس ، غرض ، وصول به علم به نتیجه است، پس علم، تابع دو مقدمه قیاس؛ یعنی صغرا و کبرا است که معلوم هستند. در این میان، شکل اول نیز عمده قیاسات بوده و دو شکل دیگر بدان بازگشت می یابند، لکن سؤال این است که چطور ما بدون علم به جزئیات کلی، علم به خود کلی پیدا کنیم، در حالی که علم به شی ء کلی بدون علم به جزئیاتش مکن نیست. شیخ الرئیس، در جواب، این مقدمه را رد می کند که حتما علم به شی ء کلی باید همراه با علم به مقدماتش باشد، زیرا از شرایط احکام کلیه نیست که یقین بدان مقتنص از جزئیاتش باشد و آنچه که این گونه اقتناص شده باشد (از راه استقراء )، مورد وثوق نخواهد بود، مگر بعد از استیفای شرایط... بو علی، در ادامه، جواب دیگری را به صورت دیگر به این سؤال می دهد؛ بو علی معنی استقراء را در این جا، حکم کلی به ایجاب و سلب ، به خاطر وجود آن حکم در جزئیات آن کلی، بیان می کند و می گوید: آن حکم به حد اکبر برای حد اوسط ، به خاطر وجود آن اکبر، در جزئیات اوسطی که همان اصغر است، می باشد، بعد مثال مشهور این قاعده را آورده و با بیان توضیحات تکمیلی، جواب نامه را تمام کرده و می گوید: همین مقدار، در جواب این شبهه کفایت می کند.

[ویکی نور] «مکاتبة ابن سینا و ابو سعید ابو الخیر»، رساله ای است به زبان عربی و بیان گر شبهه ای از طرف ابو سعید، در زمینه دَوْر بودن قیاس و دو پاسخ از بو علی.
رساله، بسیار کوتاه و فاقد باب بندی و فصل بندی است.
سؤالی که ابو سعید مطرح کرده است، چنین است: با توجه به اینکه در قیاس، غرض، وصول به علم به نتیجه است، پس علم، تابع دو مقدمه قیاس؛ یعنی صغرا و کبرا است که معلوم هستند. در این میان، شکل اول نیز عمده قیاسات بوده و دو شکل دیگر بدان بازگشت می یابند، لکن سؤال این است که چطور ما بدون علم به جزئیات کلی، علم به خود کلی پیدا کنیم، در حالی که علم به شیء کلی بدون علم به جزئیاتش مکن نیست.
شیخ الرئیس، در جواب، این مقدمه را رد می کند که حتماً علم به شیء کلی باید همراه با علم به مقدماتش باشد، زیرا از شرایط احکام کلیه نیست که یقین بدان مقتنص از جزئیاتش باشد و آنچه که این گونه اقتناص شده باشد(از راه استقراء)، مورد وثوق نخواهد بود، مگر بعد از استیفای شرایط...
بو علی، در ادامه، جواب دیگری را به صورت دیگر به این سؤال می دهد؛ بو علی معنی استقراء را در این جا، حکم کلی به ایجاب و سلب، به خاطر وجود آن حکم در جزئیات آن کلی، بیان می کند و می گوید: آن حکم به حد اکبر برای حد اوسط، به خاطر وجود آن اکبر، در جزئیات اوسطی که همان اصغر است، می باشد، بعد مثال مشهور این قاعده را آورده و با بیان توضیحات تکمیلی، جواب نامه را تمام کرده و می گوید: همین مقدار، در جواب این شبهه کفایت می کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس