مکاتبات
/mokAtebAt/
مترادف مکاتبات: نوشته ها، نامه نگاری ها، مکاتبه ها، مراسلات، مراسله ها
متضاد مکاتبات: محاورات، مکالمات
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- امثال :
المکاتبات نصف الملاقات ؛ نامه نیمی از دیدار باشد. ( امثال و حکم ج 1 ص 273 ).
المکاتبات احداللقائین ؛ نامه دوم دیدار باشد. ( امثال و حکم ج اول ص 273 ).
|| نام قسمی خط، اختراع ذوالریاستین فضل بن سهل. ( الفهرست ابن الندیم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). قلمی ( شعبه ای ) از قلم ریاسی یا مدور کبیر که در مکاتبات بکار برده می شد. و رجوع به ترجمه الفهرست ص 14 شود.
فرهنگ فارسی
ماخوذ از تازی مراسله و نوشتجات .
مترادف ها
ارتباط، مکاتبه، مطابقت، مکاتبات، تناظر، مراسلات، تشابه
پیشنهاد کاربران
منشآت