ای دل ناشکیب مژده بیار
کآمد آن شمسه بتان بهار.
فرخی.
بلبلا مژده بهار بیارخبر بد به بوم بازگذار.
سعدی ( گلستان ، کلیات ص 128 ).
کسی مژده پیش انوشیروان عادل آورد گفت شنیدم که فلان دشمن ترا خدای برداشت. ( گلستان سعدی ).و رجوع به مژده دادن و مژده رساندن و مژده کردن شود.