مویین

/muyin/

لغت نامه دهخدا

مویین. [ مو ] ( ص نسبی ) مویی. مویینه. منسوب به مو. منسوب به موی. آنچه به موی نسبت دارد. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به مویینه و موی شود. || ساخته شده و تافته شده از موی. ( ناظم الاطباء ). مویینه. بافته شده و تافته شده از موی. || باریک مانند مو. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مویینه: منسوب به موی، آنچه ازموی بافته وساخته شده باشد
( صفت ) ۱ - منسوب به مو . ۲ - آنچه از موی بافته و ساخته شده مویینه .

فرهنگ معین

(ص نسب . ) ساخته شده و تابیده شده از مو.

فرهنگ عمید

ساخته شده از موی.

مترادف ها

hairy (صفت)
مویی، پرزدار، مودار، پرمو، مویین، مویینه، کرکین

پیشنهاد کاربران

مُو مانند
لوله مویین : لوله هایی که قطر داخلی آنها حدود 0. 1 میلی متر است

بپرس