موی گرفتن

لغت نامه دهخدا

موی گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) مو گرفتن.مقابل موی دادن. رجوع به مو گرفتن و مو دادن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) چون کسی عاشق زنی شود و بوصال او نرسد مو را در کاغذی پیچیده داخل صندوق ( قوطی ) گذارد و پیش معشوقه فرستد و غرض از آن اعلام ضعف و ضعیفی خود در محنت هجر است . اگر معشوقه هم مشتاق او باشد او نیز در جواب مو فرستد [ وصف زلفش کی دل صد چاک را رو میدهد شانه با این ربط مو میگیرد و مو میدهد . ] ( مخلص کاشی . بها. )

پیشنهاد کاربران

بپرس