موی براوردن

لغت نامه دهخدا

( موی برآوردن ) موی برآوردن. [ ب َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) مو برآوردن. رستن موی درسر یا بدن انسان یا حیوان عموماً و بچه ها و نوزاد آنها خصوصاً. ( از یادداشت مؤلف ): استشعار؛ موی برآوردن بچه در شکم مادر. اِشعار، تشعر، تشعیر؛ موی برآوردن بچه در شکم. ( منتهی الارب ). || بیرون کشیدن موی از چیزی. || کنایه از دقت کردن.

فرهنگ فارسی

( موی بر آوردن ) مو بر آوردن ٠ رستن موی در سر یا بدن انسان یا حیوان عموما و بچه ها و نوزاد آنها خصوصا ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس