موکده
لغت نامه دهخدا
مؤکده. [ م ُ ءَک ْ ک َ دَ / دِ ] ( از ع ، ص ) مؤکد. استوار و سخت. تأکیدشده : اوامر موکده صادرفرمود. ( از یادداشت مؤلف ). و رجوع به مؤکد شود.
موکده. [ ک َ دَ / دِ ] ( ص )به معنی مطلق است که در مقابل مضاف باشد و از لغات دساتیری است. ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ) ( برهان ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید