با موکبیان یابم در موکب او جای
با مجلسیان یابم در مجلس او بار.
فرخی.
- استران موکبی ؛ استرانی که باروبنه پادشاه و همراهان او را در سفر کشند : بر اثر رسول استران موکبی می آورند با صندوقهای خلعت خلافت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 43 ).- موکبیان سحر ؛ فرشتگانی که در شب معراج در رکاب آن حضرت ( ص ) همراه بودند. ( از ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( از آنندراج ).
- موکبیان سخن ؛ شاعران و سخن سنجان. ( از حاشیه مخزن الاسرار چ وحید ص 14 ) :
از پی بازآمدنش پای بست
موکبیان سخن ابلق به دست.
نظامی.