مؤیدیه

لغت نامه دهخدا

( مؤیدیة ) مؤیدیة. [ م ُ ءَی ْ ی ِ دی ی َ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به مؤید. آنچه به مؤید نسبت دارد. || درهمی است که به نام ملک مؤید در مصر سکه زده شده است و در 26 صفر 818 هَ. ق. در قاهره اعلام و ابلاغ کردند به خلق که قرار معاملات را به این دراهم بگذارند. ( از رساله اوزان و مقادیر ). و رجوع به نقودالعربیه ص 63 و فهرست آن شود.
مؤیدیه. [ م ُ ءَی ْ ی ِ دی ی َ ] ( اِخ ) مؤیدیان. سلسله ای که نخستین پادشاه آن مؤید آیبه ( آی آبه ) ( جلوس 522 - وفات 569 هَ. ق. ) بوده و پس از وی پسرش طغان شاه و پسر او سنجرشاه تا سال 583 هَ. ق. سلطنت داشته اند. علامه قزوینی نویسد: «در این سال یعنی 583 تکش بر نیشابور خراسان مستولی شده و سلطنت حقیقی از دست مؤیدیان بیرون رفت ولی تا سنه 591 باز سنجرشاه در نیشابور بود. در این سال به تهمت عصیان او را به خوارزم خواندند و چشم او را میل کشیدند و در سنه 595وفات نمود. ( از یادداشتهای قزوینی ج 3 صص 332-333 ).

فرهنگ فارسی

یا مویدیان . سلسل. که نخستین پادشاه آن موید آیبه بوده و پس از وی پسرش طغانشاه و پسر او سنجر شاه تا سال ۵۸۳ ه.ق سلطنت داشته اند .

پیشنهاد کاربران

بپرس