مؤذیه
لغت نامه دهخدا
موذیه. [ ی َ / ی ِ ]( از ع ، ص ) موذیة. تأنیث موذی. حیوانات موذیه ، جانوران آزاررسان ، چون مار و موش. ( از یادداشت مؤلف ). اذیت رساننده و مضر و مفسد و آزاررسان. || مهلک و زهردار. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به موذی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید