مؤاخذت
لغت نامه دهخدا
مؤاخذة. [ م ُ آ خ َ ذَ ] ( ع مص ) گرفتن و عقوبت کردن کسی را به گناه او. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). کسی را به گناه گرفتن. ( ترجمان القرآن جرجانی ص 96 ) ( تاج المصادر بیهقی ). کسی را به گناه عقوبت کردن. ( از اقرب الموارد ). کسی را به گناه او بگرفتن. ( المصادر زوزنی ). گرفت کردن وعقوبت کردن کسی را بر گناه و عامه این را به «واو»گویند ( یعنی مواخذه ). گرفت کردن. ( غیاث ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
مواخذه .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید