مووی

لغت نامه دهخدا

مؤوی. [ م ُءْ ] ( ع ص ) پناه و جای دهنده. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ).

مؤوی. [ م ُ ءَوْ وی ] ( ع ص ) پناه و جای دهنده. || پناه و جای گیرنده. ج ، مؤوین. ( از منتهی الارب ).

مؤوی. [ م ُ ءَوْوا ] ( ع ص ) پناه و جای داده شده. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

پناه و جای داده شده .

پیشنهاد کاربران

مووی : واژه ای است که صرفا کارکرد اقتصادی فیلم را بیان می کند. درایران اصطلاح "بفروش " یا اصطلاح لمپنی " برفوش " رایج است. این نوع فیلمها مولفه هایی شناخته شده دارند وبا تغییر آدمها ومحل وقوع حوادث ، یکی بعد از دیگری به نمایش عمومی در می آیند. ( اصطلاح سینمایی )

بپرس