مونیسم

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:یگانه انگاری

پیشنهاد کاربران

واژه یونانی مونوس با حروف لاتین به شکل monus یا monos علاوه بر معانی رایج و مرسوم از قبیل یک، واحد، یکتا و یگانه، بر اساس حدس، گمان، تخمین و یا احتمال و یا از دیدگاه فردی من در اصل و ریشه از دو کلمه و یک حرف ربط به شکل زیر ساخته شده است:
...
[مشاهده متن کامل]

مِ ( m ) در زبان قوم ماد معادل من در زبان قوم پارس بوده و o با تلفظ وَ حرف ربط واو و نوس یا nus جمع عدد نو یا نُه یعنی نُه ها. لذا این واژه ی ترکیبی یا جمله ای و به ظاهر یونانی در اصل و ریشه به شکل تفکیکی زیر تلفظ و بیان میشده: من و نُه ها.
واژه ی یونانی نوس با حروف لاتین به شکل های nus و nous در متافیزیک کلاسیک یا قدیمی معانی مختلفی داشته از قبیل برترین بخش یا حالت روان، پرنسیپ یا اصل نظم دهنده کوزموز یا کیهان، استعداد و توانائی روحی انسان در فهم و درک پدیده ها و رابطه ی آنها با هم، خود فهم و خرد یا عقل.
اما در اصل و ریشه همان عدد نُه بوده که در زبان قوم ماد به شکل نو، نوو یا نوّ معادل نُه در زبان قوم پارس.
در یونان باستان بینش و باور دین قوم یهود قبل از تولد فلاسفه بزرگی از قبیل پیتاگوراز ( فیثاغورس ) ، آناکساگوراس یا آناگسیماندر، تالس مِلتی، امپدوکِلس، هراکلیت، پارمنیدس، دموکریت، سقراط، افلاطون و ارسطو موجود و مورد تبلیغ و ترویج بوده و به ویژه ده امر یا ده پیشنهاد یهوه ابلاغ شده به موسا روی کوه سینا یا کوه شنود که به قول خود موسا با انگشتان آتشین یهوه روی دو لوح سنگی حکاکی شده و سپس به وی امر گردیده که یک صندوق ( با لفظ حبشی تابوت ) بسازد و آن دو لوح سنگی را در آن نگهداری کند و الا آخر.
لذا این احتمال شاید قریب به یقین یا نزدیک به حقیقت باشد که بینش و باور فلسفی افلاطون و ارسطو در شرح و توضیح هستی یا وجود به کمک پنج و ده کاتگوری یا پنج و ده مقوله ( گفته شده ) و یا پنج و ده مفهوم از لحاظ عددی هم، ریشه در ده امر یهوه معروف به ده فرمان موسا داشته بوده باشد و هم در معنای نهفته در پشت پرده ظاهر لفظی واژه مونوس که در بالا فاش گردید.
همچنین واژه ی ایده در اصل و ریشه یونانی نبوده بلکه ایرانی و به شکل تفکیکی ای ده تلفظ و بیان میشده و مخفف " این ۱۰ " بوده به تعداد انگشتان دست ها یا پاهای افراد انسانی و واژه ی کاتِ گوری هم ایرانی بوده به معنای کات، جعبه یا صندوق گوری یا قبری یعنی به خاک سپرده شده و نه یونانی به معنای رایج و مرسوم مقوله و مفهوم.
عناصر چهارگانه فلسفی فلاسفه یونان یعنی آب، خاک، آتش و باد هم احتمالا ریشه ی خود را در سرزمین شرق داشته و سپس به سرزمین غرب بهمراه انسان مهاجرت نموده اند.
مونیسم یا یگانه انگاری فلسفی - علمی - عرفانی به زبان ساده و روز مره ی فارسی بشکل های زیر و به کمک کلمات قابل فرمولبندی میباشد:
همه چیز از یک چیز است، همه چیز و همه کس ریشه های وجودی خود را در یک چیز دارند، اصل همه چه چیز و همه کس به یک اصل واحد، یکتا و یا یگانه بر میگردد و . . . .
حال سوال اینست که آن چیز ریشه ای و اصلی چه چیزی یا چه کسی میتواند باشد!!؟. اگر پاسخ به این سوال از طرف پیروان ادیان ابراهیمی خدا باشد، آنگاه پرسش بعدی این خواهد بود: خدا چیست و کیست!!؟.
با یقین و اطمینان هم میتوانیم باور داشته باشیم و هم بدانیم که پاسخ حقیقی و منطبق بر واقعیت های عینی و غیبی این سوال یا پرسش نه در تورای قوم یهود، نه در ایوانگلی های چهارگانه ( یا اناجیل اربعه ) اقوام مسیحی، نه در قرآن اقوام مسلمان، نه در اوستای زرتشتیان، نه در وِداهای چهارگانه و اوپانیشادهای چندین و چندگانه هندوان و بودائیان و نه در کتب فلاسفه ی آزاد اندیش و نه در آثار قطور، پرحجم و سنگین حکیمان دینی ( به ویژه مشائی، اشراقی، متعالیه، بدایه ای و نهایه ای خود ما ایرانیان ) و نه در دیوان های چند کیلوئی ادیبان و شاعران و عارفان دینی.
واژه ی یونانی با حروف لاتین به شکل Apeiron با تلفظ آپایرون که از دیدگاه آناگسیماندر به معنای بینهایت و ریشه و اصل همه چیز دانسته یا پنداشته شده، احتمالا در اصل و ریشه از سه کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده: A با تلفظ آ، حرف اول آسمان و آسمانی و pei با تلفظ پای به معنای پا و ron با تلفظ رون به معنای راننده. لذا این واژه ی ترکیبی در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه آن فیلسوف یونانی شاید به معنای زیر بوده : راننده یا هدایت کننده ی آسمانی پاهای انسان ( منجمله پاهای حیوانات و ریشه های نباتات ) .
علاقه مندان به فلسفه چه مادی و چه ایده آلیستی، میتوانند از امروز بسوی آینده در این زمینه تحقیق و پژوهش نمایند که منظور خردمندان گمنام از ده به شکل ( یک من عینی یا فیزیکی و نُه من غیبی یا برزخی و متافیزیکی ) چه بوده است!!؟.
آیا داستان دیگری در مورد آفرینش انسان قبل از پیدایش داستان آدم و حوای موسا وجود داشته یا نه!!؟.