مونِه، کلود (۱۸۴۰ـ۱۹۲۶)(Monet, Claude)
تابلوی امپرسیون، طلوع آفتاب، اثر کلود مونه
نقاش فرانسوی. از پیش گامان امپرسیونیسم، و نمایندۀ وفادار آرمان های آن بود، مکتبی که براساس نام تابلوی او، امپرسیون: طلوع آفتاب (۱۸۷۲) نام گذاری شد. در دهۀ ۱۸۷۰ برای بررسی جلوه های مختلف نور بر رنگ و فرم، به نقاشی از موضوع های واحدی در ساعت های مختلف پرداخت. دو مجموعۀتل علف و کلیسای جامع روآن را در دهۀ ۱۸۹۰ آفرید، و از ۱۸۹۹ به خلق مجموعۀ نیلوفرهای آبی، در باغ خانه اش در ژیوِرنی، نورماندی، پرداخت (خانه اش اکنون موزه است). نیز تابلوی حومۀ ژیورنی (۱۸۸۳؛ موزۀ هنرهای معاصر تهران) از آثار اوست. مونه جوانی اش را در لو هاور (لو آور) گذراند، و در آن جا به تشویق بودَن، کشیدنِ کاریکاتور را وانهاد و به منظره پردازی در هوای آزاد رو آورد. بودَن و یونکینت، که مونه در ۱۸۶۰ با آنان طرح دوستی ریخت، نکات بسیاری را دربارۀ تأثیرات جوّی به او آموختند. در ۱۸۶۲ به آتلیۀ گلر در پاریس رفت و با رنوار و سیسلی و بازیّ آشنا شد، و با ایشان در جنگل فونتن بلو نقاشی کرد. تا ۱۸۷۰ دلمشغول پروراندن رهیافت تازه ای بود که واقع گرایی کوربه، و روش مستقیم مانه، در آن نقش داشتند؛ چنان که در پردۀ زیبای زنان در باغ (۱۸۶۷؛ لوور) و نقاشی مانه ایِ ساحل تروویل (۱۸۷۰؛ نگارخانۀ تیت) مشهود است. در وقفۀ حاصل از جنگ، به هلند و سپس لندن رفت، در آن جا آثار ترنر توجه او را برانگیخت. از ۱۸۷۲ تا ۱۸۷۸ در آرژانتوی کار کرد، و کارگاهی شناور، بر روی قایق، ساخت، و شیوۀ بازنمایی نور به وسیلۀ رنگ را، به اوجِ پختگی رساند. اگرچه مونه همواره هدف ثابتی داشت، هنرش به حد شگفت آوری متنوع است. مطالعۀ جلوه های مختلف نور در موضوعی واحد، خلق زنجیره ایِ آثارش را در پی داشت که هریک از هویّتی خاص برخوردارند، ازجمله منظره های برفی وِتوی، تل علف، درختان سپیدار، کلیساهای جامع (روآن)، ونیز، رود تمز، و نیلوفرهای آبی. ترکیب بندی های آثارش نیز، که تأثیر باسمه های ژاپنی را با اندکی دقت می توان در آن ها یافت، بسیار متنوع اند؛ در عین حال رنگ را در بازنمایی حالات جوّی، بسیار شاعرانه به کار می برد.
تابلوی امپرسیون، طلوع آفتاب، اثر کلود مونه
نقاش فرانسوی. از پیش گامان امپرسیونیسم، و نمایندۀ وفادار آرمان های آن بود، مکتبی که براساس نام تابلوی او، امپرسیون: طلوع آفتاب (۱۸۷۲) نام گذاری شد. در دهۀ ۱۸۷۰ برای بررسی جلوه های مختلف نور بر رنگ و فرم، به نقاشی از موضوع های واحدی در ساعت های مختلف پرداخت. دو مجموعۀتل علف و کلیسای جامع روآن را در دهۀ ۱۸۹۰ آفرید، و از ۱۸۹۹ به خلق مجموعۀ نیلوفرهای آبی، در باغ خانه اش در ژیوِرنی، نورماندی، پرداخت (خانه اش اکنون موزه است). نیز تابلوی حومۀ ژیورنی (۱۸۸۳؛ موزۀ هنرهای معاصر تهران) از آثار اوست. مونه جوانی اش را در لو هاور (لو آور) گذراند، و در آن جا به تشویق بودَن، کشیدنِ کاریکاتور را وانهاد و به منظره پردازی در هوای آزاد رو آورد. بودَن و یونکینت، که مونه در ۱۸۶۰ با آنان طرح دوستی ریخت، نکات بسیاری را دربارۀ تأثیرات جوّی به او آموختند. در ۱۸۶۲ به آتلیۀ گلر در پاریس رفت و با رنوار و سیسلی و بازیّ آشنا شد، و با ایشان در جنگل فونتن بلو نقاشی کرد. تا ۱۸۷۰ دلمشغول پروراندن رهیافت تازه ای بود که واقع گرایی کوربه، و روش مستقیم مانه، در آن نقش داشتند؛ چنان که در پردۀ زیبای زنان در باغ (۱۸۶۷؛ لوور) و نقاشی مانه ایِ ساحل تروویل (۱۸۷۰؛ نگارخانۀ تیت) مشهود است. در وقفۀ حاصل از جنگ، به هلند و سپس لندن رفت، در آن جا آثار ترنر توجه او را برانگیخت. از ۱۸۷۲ تا ۱۸۷۸ در آرژانتوی کار کرد، و کارگاهی شناور، بر روی قایق، ساخت، و شیوۀ بازنمایی نور به وسیلۀ رنگ را، به اوجِ پختگی رساند. اگرچه مونه همواره هدف ثابتی داشت، هنرش به حد شگفت آوری متنوع است. مطالعۀ جلوه های مختلف نور در موضوعی واحد، خلق زنجیره ایِ آثارش را در پی داشت که هریک از هویّتی خاص برخوردارند، ازجمله منظره های برفی وِتوی، تل علف، درختان سپیدار، کلیساهای جامع (روآن)، ونیز، رود تمز، و نیلوفرهای آبی. ترکیب بندی های آثارش نیز، که تأثیر باسمه های ژاپنی را با اندکی دقت می توان در آن ها یافت، بسیار متنوع اند؛ در عین حال رنگ را در بازنمایی حالات جوّی، بسیار شاعرانه به کار می برد.
wikijoo: مونه،_کلود_(۱۸۴۰ـ۱۹۲۶)