مونْته وِرْدی ، کلاودیو جووانّی (۱۵۶۷ـ۱۶۴۳)(Monteverdi, Claudio Giovanni )
مونْته وِرْدی ، کلاودیو جووانّی
آهنگ ساز ایتالیایی. با آثاری همچونافسانۀ اورفئوس (۱۶۰۷) و تاج گذاری پوپه آ (۱۶۴۲) نقش مهمی در پیشرفت و تکامل اپرا ایفا کرد. علاوه بر آن، مادریگال ها، موتت ها، و آثار مذهبی نیز می ساخت که از آن میان به وسپرها (۱۶۱۰) می توان اشاره کرد. مونته وردی در کرِمونا به دنیا آمد. از حدود ۱۵۹۱ تا ۱۶۱۲ به دوکِ مانتوا خدمت می کرد، و از ۱۶۱۳ سرپرست موسیقی کلیسای سان مارکو، در ونیز بود. نخستین کسی بود که از یک ارکستر استفاده کرد و قابلیت های نمایشی فرم اپرایی را نشان داد. مونته وردی پسر یک پزشک بود. در گروه کر کلیسای جامع کرِمونا آواز می خواند و از اینجِنیری تعلیم می گرفت، سپس ارگ نواز و نوازندۀ ویول شد و در ۱۵۸۳، در ۱۶ سالگی، مادریگال های مذهبی خود را انتشار داد. در حدود ۱۵۹۱ با سِمت نوازندۀ ویولا و خواننده به خدمت دوک مانتووا، وینچنتسو گنتساگا، درآمد، و در آن جا با کلاودیا کاتانئو، هارپ نواز، ازدواج کرد. احتمالاًائورودیکه اثر پِری را در سال ۱۶۰۰ در فلورانس شنید و در ۱۶۰۲ استاد موسیقی دربار مانتووا شد. همسرش در ۱۶۰۷ پس از یک بیماری طولانی درگذشت، و همان سال مونته وردی نخستین اپرای خود، افسانۀ اورفئوس، را به پایان رساند؛ قدیمی ترین اپرایی که تا امروز هم مرتب اجرا می شود. اپرای بعدی او، آریانا، که اکنون تمامی آن غیر از قسمت معروف «شکوه و زاری» مفقود شده است، شهرت گسترده ای برای او به همراه داشت. در همان حال مونته وردی نخستین کتاب از پنج کتاب مادریگال های خود را نوشت، که اهمیت شان در پیشرفت این گونه کم نیست. در ۱۶۱۰ مجموعۀ آثار کلیسایی خود، وسپرها، را به پاپ پل پنجم اهدا کرد؛ در این اثر، از کرال آغازین برمبنای توکاتای اورفئوس تا ماگنیفیکات پایانی، حرکت موسیقی برای نخستین بار از کاربرد خصوصی به سوی عرصه های همگانی آشکار است. در ۱۶۱۳ از سوی ونیز به او سِمت مائستروی کلیسای سان مارکو داده شد، که برترین منصب کلیسایی در شمال ایتالیا است. مونته وردی تا پایان عمر در ونیز ماند و آثار کلیسایی عظیم و شگفت انگیزی را به دستاورد قبلی خود افزود؛ او تا آن زمان آثار کلیسایی فراوان و مادریگال های متعددی ساخته بود. موسیقی کلیسایی او با به کارگیری معماری خاص کلیسای سان مارکو جلوه های فوق العاده ای را ایجاد کرد، زیرا ساختمان این کلیسا به گروه های سازی و آوازی امکان می داد تا از هم جدا باشند و جلوه های آنتی فونال پدید آورند. ۹ کتاب مادریگال از قطعه های کوچکِ ۱۵۸۷ تا فرم های بی نهایت بسط یافتۀ کتاب هشتم در ۱۶۳۸ تشکیل شدند. مونته وردی در ۱۶۳۰ پس از گریختن از طاعون ونیز به لباس روحانیت درآمد. در ۱۶۳۹ دومین سالن اپرای عمومی ونیز، تئاتر دئی سانتی جووانی اِ پائولو، با اپرای آدونیس مونته وردی گشایش یافت، و آریانا نیز همان سال با آغاز فعالیت تئاترو دی سان مویزه به اجرای مجدد رسید. دو اپرای دیگر نیز از این دوره به جا مانده اند: بازگشت اولیس به وطن (۱۶۴۱)، و آخرین اپرای او تاج گذاری پوپه آ، که امروزه با انواع و اقسام ویراست ها در همه جا به اجرا درمی آید. کار مونته وردی در این گونه (ژانر)، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و تأثیر فراوانی بر ساختار اپرا در این دوران اولیه گذاشته است. در معنای وسیع تر، مونته وردی چهره ای بسیار مهم در ایجاد انگیزۀ تحول بود، تحولی که در آن موسیقی غیرمذهبی و موسیقی برای عموم مردم اهمیتی فزاینده می یافت. از جمله آثار اوست: اپرا جدال تانکردی و کلوریندا (از روی تاسّو، ۱۶۲۴). باله ها مجلس رقص ناسپاسان (۱۶۰۸) وتیرزیاس و کلوریس (۱۶۱۹). آوازی مس ها، ماگنیفیکات ها، و مزامیر؛ سانکتا ماریا برای خواننده و هشت ساز؛ ۴۰ مادریگال مذهبی؛ ۲۱ کانتسونتو برای سه خواننده، مادریگال های عشق و جنگ ؛ ۲۵اسکرتسوی موسیقایی برای یک تا سه خواننده (۱۶۰۷).
مونْته وِرْدی ، کلاودیو جووانّی
آهنگ ساز ایتالیایی. با آثاری همچونافسانۀ اورفئوس (۱۶۰۷) و تاج گذاری پوپه آ (۱۶۴۲) نقش مهمی در پیشرفت و تکامل اپرا ایفا کرد. علاوه بر آن، مادریگال ها، موتت ها، و آثار مذهبی نیز می ساخت که از آن میان به وسپرها (۱۶۱۰) می توان اشاره کرد. مونته وردی در کرِمونا به دنیا آمد. از حدود ۱۵۹۱ تا ۱۶۱۲ به دوکِ مانتوا خدمت می کرد، و از ۱۶۱۳ سرپرست موسیقی کلیسای سان مارکو، در ونیز بود. نخستین کسی بود که از یک ارکستر استفاده کرد و قابلیت های نمایشی فرم اپرایی را نشان داد. مونته وردی پسر یک پزشک بود. در گروه کر کلیسای جامع کرِمونا آواز می خواند و از اینجِنیری تعلیم می گرفت، سپس ارگ نواز و نوازندۀ ویول شد و در ۱۵۸۳، در ۱۶ سالگی، مادریگال های مذهبی خود را انتشار داد. در حدود ۱۵۹۱ با سِمت نوازندۀ ویولا و خواننده به خدمت دوک مانتووا، وینچنتسو گنتساگا، درآمد، و در آن جا با کلاودیا کاتانئو، هارپ نواز، ازدواج کرد. احتمالاًائورودیکه اثر پِری را در سال ۱۶۰۰ در فلورانس شنید و در ۱۶۰۲ استاد موسیقی دربار مانتووا شد. همسرش در ۱۶۰۷ پس از یک بیماری طولانی درگذشت، و همان سال مونته وردی نخستین اپرای خود، افسانۀ اورفئوس، را به پایان رساند؛ قدیمی ترین اپرایی که تا امروز هم مرتب اجرا می شود. اپرای بعدی او، آریانا، که اکنون تمامی آن غیر از قسمت معروف «شکوه و زاری» مفقود شده است، شهرت گسترده ای برای او به همراه داشت. در همان حال مونته وردی نخستین کتاب از پنج کتاب مادریگال های خود را نوشت، که اهمیت شان در پیشرفت این گونه کم نیست. در ۱۶۱۰ مجموعۀ آثار کلیسایی خود، وسپرها، را به پاپ پل پنجم اهدا کرد؛ در این اثر، از کرال آغازین برمبنای توکاتای اورفئوس تا ماگنیفیکات پایانی، حرکت موسیقی برای نخستین بار از کاربرد خصوصی به سوی عرصه های همگانی آشکار است. در ۱۶۱۳ از سوی ونیز به او سِمت مائستروی کلیسای سان مارکو داده شد، که برترین منصب کلیسایی در شمال ایتالیا است. مونته وردی تا پایان عمر در ونیز ماند و آثار کلیسایی عظیم و شگفت انگیزی را به دستاورد قبلی خود افزود؛ او تا آن زمان آثار کلیسایی فراوان و مادریگال های متعددی ساخته بود. موسیقی کلیسایی او با به کارگیری معماری خاص کلیسای سان مارکو جلوه های فوق العاده ای را ایجاد کرد، زیرا ساختمان این کلیسا به گروه های سازی و آوازی امکان می داد تا از هم جدا باشند و جلوه های آنتی فونال پدید آورند. ۹ کتاب مادریگال از قطعه های کوچکِ ۱۵۸۷ تا فرم های بی نهایت بسط یافتۀ کتاب هشتم در ۱۶۳۸ تشکیل شدند. مونته وردی در ۱۶۳۰ پس از گریختن از طاعون ونیز به لباس روحانیت درآمد. در ۱۶۳۹ دومین سالن اپرای عمومی ونیز، تئاتر دئی سانتی جووانی اِ پائولو، با اپرای آدونیس مونته وردی گشایش یافت، و آریانا نیز همان سال با آغاز فعالیت تئاترو دی سان مویزه به اجرای مجدد رسید. دو اپرای دیگر نیز از این دوره به جا مانده اند: بازگشت اولیس به وطن (۱۶۴۱)، و آخرین اپرای او تاج گذاری پوپه آ، که امروزه با انواع و اقسام ویراست ها در همه جا به اجرا درمی آید. کار مونته وردی در این گونه (ژانر)، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و تأثیر فراوانی بر ساختار اپرا در این دوران اولیه گذاشته است. در معنای وسیع تر، مونته وردی چهره ای بسیار مهم در ایجاد انگیزۀ تحول بود، تحولی که در آن موسیقی غیرمذهبی و موسیقی برای عموم مردم اهمیتی فزاینده می یافت. از جمله آثار اوست: اپرا جدال تانکردی و کلوریندا (از روی تاسّو، ۱۶۲۴). باله ها مجلس رقص ناسپاسان (۱۶۰۸) وتیرزیاس و کلوریس (۱۶۱۹). آوازی مس ها، ماگنیفیکات ها، و مزامیر؛ سانکتا ماریا برای خواننده و هشت ساز؛ ۴۰ مادریگال مذهبی؛ ۲۱ کانتسونتو برای سه خواننده، مادریگال های عشق و جنگ ؛ ۲۵اسکرتسوی موسیقایی برای یک تا سه خواننده (۱۶۰۷).