مولای

لغت نامه دهخدا

مولای. [ م َ / مُو ] ( اِخ ) از امرای مغول غازان که وصاف الحضرة گاه او را «ملا» و گاه «ملای » و گاه نیز «مولای » می نویسد. ( تاریخ وصاف ص 374، 377، 378، 379، 380، 397، 410، 411، 414 ). از سرداران معروف غازان بوده است و نام او مخصوصاً در جنگ غازان با مصریان و شامیان در شهور سنه 697 هَ. ق. و سالهای بعد بسیار می آید. رجوع شود به یادداشتهای قزوینی ج 3 ص 335.

فرهنگ فارسی

که وصاف الحضره گاه او را [ ملا ] و گاه [ ملای ] و گاه نیز [ مولای ] می نویسد ٠

دانشنامه عمومی

مولای ( به فرانسوی: Moulay ) یک کامین در فرانسه است که در Canton of Mayenne - Est واقع شده است. [ ۱]
مولای ۸٫۶۶ کیلومترمربع مساحت و ۹۲۲ نفر جمعیت دارد و ۱۲۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس مولایعکس مولای
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

حرکت ضمیر "ی" متکلم وحده هنگامی که به کلمه ای می چسبد ممکن است وضعیت خاص پیدا کند مثلاً
در هنگامی که اسمی آخرش الف دارد.
اسمی که آخرش الف دارد ضمیر "ی" : در این صورت حرکت فتحه روی ضمیرواجب است.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: 1 - عصا ی =عصایَ 2 - مولی ی =مولایَ
یَا مَوْلاَیَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی ( فرازی از دعای فرج یا الهی عظم البلاء )
ای مولایم ای صاحب الزمان، فریاد، فریاد، فریاد، مرادریاب، دریاب، دریاب.
وَ لَیْتَ شِعْرِی یَا سَیِّدِی وَ اِلَهِی وَمَوْلاَیَ اَتُسَلِّطُ النَّارَ عَلَی وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ سَاجِدَهً ( فرازی از دعای کمیل )
ای کاش می دانستم ای سرورم و معبودم و مولایم، آیا آتش را بر صورتهایی که برای عظمتت سجده کنان بر زمین نهاده شده مسلّط می کنی.
سُبْحَانَکَ یَا سَیِّدِی تَعَالَیْتَ یَامَوْلاَیَ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ ( فرازی از دعای مجیر )
منزّهی تو ای سرورم، بلندمرتبه هستی ای مولایم، ما را از آتش پناه ده ای پناه دهنده،
مَعْرِفَتِی یَا مَوْلاَیَ دَلِیلِی عَلَیْکَ وَحُبِّی لَکَ شَفِیعِی إلَیْکَ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی )
ای مولای من معرفتم راهنمایم به سوی تو، و عشقم به تو واسطه ام به پیشگاه توست،
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مَوْلاَیَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ ( فرازی از زیارت وارث )
سلام بر تو ای مولایم ای ابا عبد الله،
أَنْتَ إلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ اغْفِرْلأَِوْلِیَائِنَا ( فرازی از زیارت امین الله )
تو معبود و آقا و مولای منی، دوستانمان را بیامرز،
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْمَوْلَی وَ أَنَاالْعَبْدُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْعَبْدَ إلاَّ الْمَوْلَی ( فرازی از مناجات امیرالمومنین علیه السلام )
مولایم ای مولای من، تو مولایی و من بنده ام، آیارحم می کند به بنده جز مولا؟

بپرس