موقوف ساختن. [ م َ / مُو ت َ ] ( مص مرکب ) موقوف کردن. ممنوع ساختن. متوقف ساختن. جلوگیری کردن : فیلمهای بدآموز را باید موقوف ساخت. ( از یادداشت مؤلف ).