موفقیت
/movaffaqiyyat/
مترادف موفقیت: توفیق، بهره مندی، پیروزی، توفیق، فیروزمندی، کامروایی، کامیابی، کامکاری
متضاد موفقیت: ناکامی
برابر پارسی: کامیابی، پیروزگری، پیروزی، کامکاری، کام یابی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
موفقیة. [ م ُ وَف ْ ف َ قی ی َ ] ( اِخ ) شهری است که موفق برادر معتمد عباسی در هنگام جنگ با زنگیان در آنجا مسکن گزید از این رو به اسم او نامیده شد. ( تاریخ ابن اثیر ج 7 صص 140-142 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
دست یابی، انجام، موفقیت، پیروزی، کار بزرگ
اصابت، تصادف، موفقیت، ضربت، ضرب، نمایش یا فیلم پر مشتری
موفقیت، پیروزی، ترقی، نتیجه، کامیابی، توفیق، کامروایی
موفقیت، سرسبزی، کامیابی، کامکاری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سلام ، پله های موفقیت را با اقتدار برداریم
در بعضی بافت ها می تونه به معنی �به بار نشستن� باشه.
به زبان سنگسری
نه کار به نتیجِه بِره سه neh kar netijeh berehseh
نتیجه هاده netiheh hadeh
پیروزمِنِد pirozmebed
شیرین کام بو shirin kom bo
توفیق هاد ه tonight hadeh
راز موفقیت در انسان چشمها عیان دارد
... [مشاهده متن کامل]
ز هر چشمه فرایند روان شناسی پیام ها جوشان دارد
ز تعیین اهداف در موفقیت رامها بر جان دارد
ز اندازه گیری و دست یابی و محدوده زمان مقیاس در زمان دارد
در ذهنیت رشد در موفقیت آموزش مهارت ها نغمه خوان دارد
چون پرنده ای بر پرواز مهارت بر آیندگان دارد
گر آموزش مهارت نباشد موفقیت نه بر دامان دارد
ز فاکتور انضباط شخصی بر این آن دارد
چون مورو زنبور و کهکشانها نظم را جوان دارد
در مراحل موفقیت تاب تحمل سختی آینده را روشن دارد
چون محققی در سختی موفقیت را تابان دارد
ز تجسم مداوم بر موفقیت در ذهن قصه روان دارد
ز اصل عشق را فاکتور موفقیت با تمام توان دارد
پارسی ز فاکتور روانشناسی بر موفقیت بر توان خود اعتقاد هر زمان دارد
نگرش مثبت و مهارت های ارتباطی و قدر لحظه را داستان دارد
🍁🌺🌹🌷💐🥀🪻
نه کار به نتیجِه بِره سه neh kar netijeh berehseh
نتیجه هاده netiheh hadeh
پیروزمِنِد pirozmebed
شیرین کام بو shirin kom bo
توفیق هاد ه tonight hadeh
راز موفقیت در انسان چشمها عیان دارد
... [مشاهده متن کامل]
ز هر چشمه فرایند روان شناسی پیام ها جوشان دارد
ز تعیین اهداف در موفقیت رامها بر جان دارد
ز اندازه گیری و دست یابی و محدوده زمان مقیاس در زمان دارد
در ذهنیت رشد در موفقیت آموزش مهارت ها نغمه خوان دارد
چون پرنده ای بر پرواز مهارت بر آیندگان دارد
گر آموزش مهارت نباشد موفقیت نه بر دامان دارد
ز فاکتور انضباط شخصی بر این آن دارد
چون مورو زنبور و کهکشانها نظم را جوان دارد
در مراحل موفقیت تاب تحمل سختی آینده را روشن دارد
چون محققی در سختی موفقیت را تابان دارد
ز تجسم مداوم بر موفقیت در ذهن قصه روان دارد
ز اصل عشق را فاکتور موفقیت با تمام توان دارد
پارسی ز فاکتور روانشناسی بر موفقیت بر توان خود اعتقاد هر زمان دارد
نگرش مثبت و مهارت های ارتباطی و قدر لحظه را داستان دارد
🍁🌺🌹🌷💐🥀🪻
موفقیت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
کامیابی kAmyAbi ( دری )
بیرامندی birAmandi ( سغدی )
ویجیتا vijitA ( سنسکریت: vijita )
رفیزر rafizar ( اوستایی: rafeżar )
کامیابی kAmyAbi ( دری )
بیرامندی birAmandi ( سغدی )
ویجیتا vijitA ( سنسکریت: vijita )
رفیزر rafizar ( اوستایی: rafeżar )
هم آهنگی با اراده الهی و قوانین آفرینش به منظور رسیدن به مطلوب و دست یافتن به مقصود و کامیاب شدن.
رسیدن به مطلوب
الهه آتش نفس ( سبا ) : تشریح کلمه ی موفقیت به سبک سبا : از سال 1388 ، به عنوان فعالیتی در حوزه ی خلاقیت و سرگرمی ، شروع به تشریح کلمات نمودم و نام آن را � سبک سبا � گذاشتم . ( م ، و ، ف ، ق ، ی ، ت )
... [مشاهده متن کامل]
م :
مقاومت در برابر مشکلات و چالش ها و زود جا نزدن
منابع و ابزارهای کافی و مناسب در اختیار داشتن
منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر داشتن
مدیریت زمان را در برنامه های خود لحاظ کردن
و :
ورود به حوزه ی بازآفرینی روانی خود ( افزایش اعتماد به نفس ، کاهش افسردگی و اضطراب و ترسهای خویش ) جهت افزایش توان بهره وری و آماده شدن روحی برای طی گامهای مربوط به رسیدن به اهداف و کسب موفقیت
ورود مقتدرانه به آن عرصه ای که مد نظر ماست یعنی داشتن اراده و انگیزه ی قوی برای ورود به یک عرصه از دانش یا مهارت
وفاداری و تعهد به اهداف در نظر گرفته شده
ف :
فاصله گرفتن از انجام کارهای بیهوده و تمرکز بر اهداف
فرمول بندی و داشتن یک برنامه ی اجرائی برای رسیدن به هدف و کسب موفقیت
( فرمول موفقیت = ایمان به قدرت الهی منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر تعیین منابع و ابزارها و استفاده ی بهینه و حداکثری از حداقل منابع و امکانات توجه به مدیریت زمان استفاده از نظرات و تجارب افراد خبره و کارشناس در آن عرصه )
ق :
قبول شکستها و عبرت گرفتن از آنها برای طراحی گامهای بعدی
قدرت مندی و داشتن جسارت برای برداشتن گامهای موفقیت
قبول مشورت افراد خبره و کارشناس و پرهیز از خود رائی و بلند پروازی های نامعقول و حساب نشده
ی :
یادآوری جایگاه خداوند در زندگی و سپاسگزاری از او برای کمک و بسترسازی برای کسب موفقیت
یادآوری هر روزه ی اهمیت دستیابی به آن هدف یعنی آن هدف چه دستاوردهای فردی و اجتماعی در بر دارد
ت :
تصمیم گیر های درست ، منطقی ، بدون عجله و با در نظر گرفتن همه ی جوانب امر و پس ازمشورت با افراد با تجربه و آگاه
تنبلی و اهمال کاری را کنار گذاشتن و تلاش بی وقفه و با برنامه
تنش و دیسترس نداشتن ( دیسترس یعنی فشارهای منفی روانی که منتج به دستاورد مثبت و تکاملی نمی گردد )
توهم پیروزی نداشتن یعنی هماهنگ بودن توان جسمی و روانی و منابع و ابزارها و امکانات با اهداف در نظر گرفته شده
تلاش مداوم و داشتن پشتکار و زود خسته نشدن و جا نزدن در کارها
... [مشاهده متن کامل]
م :
مقاومت در برابر مشکلات و چالش ها و زود جا نزدن
منابع و ابزارهای کافی و مناسب در اختیار داشتن
منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر داشتن
مدیریت زمان را در برنامه های خود لحاظ کردن
و :
ورود به حوزه ی بازآفرینی روانی خود ( افزایش اعتماد به نفس ، کاهش افسردگی و اضطراب و ترسهای خویش ) جهت افزایش توان بهره وری و آماده شدن روحی برای طی گامهای مربوط به رسیدن به اهداف و کسب موفقیت
ورود مقتدرانه به آن عرصه ای که مد نظر ماست یعنی داشتن اراده و انگیزه ی قوی برای ورود به یک عرصه از دانش یا مهارت
وفاداری و تعهد به اهداف در نظر گرفته شده
ف :
فاصله گرفتن از انجام کارهای بیهوده و تمرکز بر اهداف
فرمول بندی و داشتن یک برنامه ی اجرائی برای رسیدن به هدف و کسب موفقیت
( فرمول موفقیت = ایمان به قدرت الهی منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر تعیین منابع و ابزارها و استفاده ی بهینه و حداکثری از حداقل منابع و امکانات توجه به مدیریت زمان استفاده از نظرات و تجارب افراد خبره و کارشناس در آن عرصه )
ق :
قبول شکستها و عبرت گرفتن از آنها برای طراحی گامهای بعدی
قدرت مندی و داشتن جسارت برای برداشتن گامهای موفقیت
قبول مشورت افراد خبره و کارشناس و پرهیز از خود رائی و بلند پروازی های نامعقول و حساب نشده
ی :
یادآوری جایگاه خداوند در زندگی و سپاسگزاری از او برای کمک و بسترسازی برای کسب موفقیت
یادآوری هر روزه ی اهمیت دستیابی به آن هدف یعنی آن هدف چه دستاوردهای فردی و اجتماعی در بر دارد
ت :
تصمیم گیر های درست ، منطقی ، بدون عجله و با در نظر گرفتن همه ی جوانب امر و پس ازمشورت با افراد با تجربه و آگاه
تنبلی و اهمال کاری را کنار گذاشتن و تلاش بی وقفه و با برنامه
تنش و دیسترس نداشتن ( دیسترس یعنی فشارهای منفی روانی که منتج به دستاورد مثبت و تکاملی نمی گردد )
توهم پیروزی نداشتن یعنی هماهنگ بودن توان جسمی و روانی و منابع و ابزارها و امکانات با اهداف در نظر گرفته شده
تلاش مداوم و داشتن پشتکار و زود خسته نشدن و جا نزدن در کارها
به مقصود رسیده ، توفیق یافته
زانکه در تلاش راه گنج در پیش
راز موفقیت اول قبول آن در خویش
برنامه ریزی را پیش گیر آینده را در چنگ خویش
فکر مثبت در برنامه ریزی دار در ذهن خویش
فکر منفی تو را در بر گیر د موفقیت را ببرداز پیش
... [مشاهده متن کامل]
پله پله به سوی هدف موفقیت بگیر در چنگ خویش
زه گلوله برف کوچک بهمن عظیم در پیش
بزرگترین معضل موفقیت یاس ناامیدی در خویش
در راه موفقیت هر مشکلی را در بر گیر به اراده خویش
چون اب بگذرد از سنگها بزرگ و بزرگتر در وقت خویش
پارسی جهد و کوشش کن پیاله موفقیت نوش از رنج خویش
کس نگیرد دست تو در روزگار پر مشقت در پیش
کار امروز به فردا میفکن گر خواهی شهد موفقیت آید در کام خویش
موفقیت به سنگسری پیروز بو ( plroze_bo ) موفق بو ( mefegh_bo )
راز موفقیت اول قبول آن در خویش
برنامه ریزی را پیش گیر آینده را در چنگ خویش
فکر مثبت در برنامه ریزی دار در ذهن خویش
فکر منفی تو را در بر گیر د موفقیت را ببرداز پیش
... [مشاهده متن کامل]
پله پله به سوی هدف موفقیت بگیر در چنگ خویش
زه گلوله برف کوچک بهمن عظیم در پیش
بزرگترین معضل موفقیت یاس ناامیدی در خویش
در راه موفقیت هر مشکلی را در بر گیر به اراده خویش
چون اب بگذرد از سنگها بزرگ و بزرگتر در وقت خویش
پارسی جهد و کوشش کن پیاله موفقیت نوش از رنج خویش
کس نگیرد دست تو در روزگار پر مشقت در پیش
کار امروز به فردا میفکن گر خواهی شهد موفقیت آید در کام خویش
موفقیت به سنگسری پیروز بو ( plroze_bo ) موفق بو ( mefegh_bo )
پیروزی - موفق شد - برنده شدن
کامرانی
معنی موفقیت ، هوشیاری ، ناچار
معنی موفقیت و هوشیار و ناچار
سعادت
برنده شدن
با تلاش قله رسیدن
کسی که از پس هر کاری بر بیاد و باعث تحسین بشه موفقه
برنده شدن
با تلاش قله رسیدن
کسی که از پس هر کاری بر بیاد و باعث تحسین بشه موفقه
پیروز مندی
ترقی
پیشرفت
بهتر شدن
پیشرفت
بهتر شدن
موفقیت، تحقق تدریجی یک آرمان ارزشمند است
( باب پراکتور )
( باب پراکتور )
خوش کامی ، پیروزی ، توفیق
راداس، رادش
خوش روزی
الهه آتش نفس ( سبا ) : تشریح کلمه ی موفقیت به سبک سبا : از سال 1388 ، به عنوان فعالیتی در حوزه ی خلاقیت و سرگرمی ، شروع به تشریح کلمات نمودم و نام آن را � سبک سبا � گذاشتم . ( م ، و ، ف ، ق ، ی ، ت )
... [مشاهده متن کامل]
م :
مقاومت در برابر مشکلات و چالش ها و زود جا نزدن
منابع و ابزارهای کافی و مناسب در اختیار داشتن
منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر داشتن
مدیریت زمان را در برنامه های خود لحاظ کردن
و :
ورود به حوزه ی بازآفرینی روانی خود ( افزایش اعتماد به نفس ، کاهش افسردگی و اضطراب و ترسهای خویش ) جهت افزایش توان بهره وری و آماده شدن روحی برای طی گامهای مربوط به رسیدن به اهداف و کسب موفقیت
ورود مقتدرانه به آن عرصه ای که مد نظر ماست یعنی داشتن اراده و انگیزه ی قوی برای ورود به یک عرصه از دانش یا مهارت
وفاداری و تعهد به اهداف در نظر گرفته شده
ف :
فاصله گرفتن از انجام کارهای بیهوده و تمرکز بر اهداف
فرمول بندی و داشتن یک برنامه ی اجرائی برای رسیدن به هدف و کسب موفقیت
( فرمول موفقیت = ایمان به قدرت الهی منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر تعیین منابع و ابزارها و استفاده ی بهینه و حداکثری از حداقل منابع و امکانات توجه به مدیریت زمان استفاده از نظرات و تجارب افراد خبره و کارشناس در آن عرصه )
ق :
قبول شکستها و عبرت گرفتن از آنها برای طراحی گامهای بعدی
قدرت مندی و داشتن جسارت برای برداشتن گامهای موفقیت
قبول مشورت افراد خبره و کارشناس و پرهیز از خود رائی و بلند پروازی های نامعقول و حساب نشده
ی :
یادآوری جایگاه خداوند در زندگی و سپاسگزاری از او برای کمک و بسترسازی برای کسب موفقیت
یادآوری هر روزه ی اهمیت دستیابی به آن هدف یعنی آن هدف چه دستاوردهای فردی و اجتماعی در بر دارد
ت :
تصمیم گیر های درست ، منطقی ، بدون عجله و با در نظر گرفتن همه ی جوانب امر و پس ازمشورت با افراد با تجربه و آگاه
تنبلی و اهمال کاری را کنار گذاشتن و تلاش بی وقفه و با برنامه
تنش و دیسترس نداشتن ( دیسترس یعنی فشارهای منفی روانی که منتج به دستاورد مثبت و تکاملی نمی گردد )
توهم پیروزی نداشتن یعنی هماهنگ بودن توان جسمی و روانی و منابع و ابزارها و امکانات با اهداف در نظر گرفته شده
تلاش مداوم و داشتن پشتکار و زود خسته نشدن و جا نزدن در کارها
... [مشاهده متن کامل]
م :
مقاومت در برابر مشکلات و چالش ها و زود جا نزدن
منابع و ابزارهای کافی و مناسب در اختیار داشتن
منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر داشتن
مدیریت زمان را در برنامه های خود لحاظ کردن
و :
ورود به حوزه ی بازآفرینی روانی خود ( افزایش اعتماد به نفس ، کاهش افسردگی و اضطراب و ترسهای خویش ) جهت افزایش توان بهره وری و آماده شدن روحی برای طی گامهای مربوط به رسیدن به اهداف و کسب موفقیت
ورود مقتدرانه به آن عرصه ای که مد نظر ماست یعنی داشتن اراده و انگیزه ی قوی برای ورود به یک عرصه از دانش یا مهارت
وفاداری و تعهد به اهداف در نظر گرفته شده
ف :
فاصله گرفتن از انجام کارهای بیهوده و تمرکز بر اهداف
فرمول بندی و داشتن یک برنامه ی اجرائی برای رسیدن به هدف و کسب موفقیت
( فرمول موفقیت = ایمان به قدرت الهی منش شخصیتی جستجوگر ، مقاوم و تلاشگر تعیین منابع و ابزارها و استفاده ی بهینه و حداکثری از حداقل منابع و امکانات توجه به مدیریت زمان استفاده از نظرات و تجارب افراد خبره و کارشناس در آن عرصه )
ق :
قبول شکستها و عبرت گرفتن از آنها برای طراحی گامهای بعدی
قدرت مندی و داشتن جسارت برای برداشتن گامهای موفقیت
قبول مشورت افراد خبره و کارشناس و پرهیز از خود رائی و بلند پروازی های نامعقول و حساب نشده
ی :
یادآوری جایگاه خداوند در زندگی و سپاسگزاری از او برای کمک و بسترسازی برای کسب موفقیت
یادآوری هر روزه ی اهمیت دستیابی به آن هدف یعنی آن هدف چه دستاوردهای فردی و اجتماعی در بر دارد
ت :
تصمیم گیر های درست ، منطقی ، بدون عجله و با در نظر گرفتن همه ی جوانب امر و پس ازمشورت با افراد با تجربه و آگاه
تنبلی و اهمال کاری را کنار گذاشتن و تلاش بی وقفه و با برنامه
تنش و دیسترس نداشتن ( دیسترس یعنی فشارهای منفی روانی که منتج به دستاورد مثبت و تکاملی نمی گردد )
توهم پیروزی نداشتن یعنی هماهنگ بودن توان جسمی و روانی و منابع و ابزارها و امکانات با اهداف در نظر گرفته شده
تلاش مداوم و داشتن پشتکار و زود خسته نشدن و جا نزدن در کارها
پیروزی
شادکامی
پیروزی
سربلندی
توفیق
موفقیت غلط است
موّفقیّت صحیح است
موّفقیّت صحیح است
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
اَبیژ ( سنسکریت: اَبهیجی )
اَواژ ( سنسکریت: اَوَجی )
ژیگیس ( سنسکریت: جیگیسو )
ویجیا ( سنسکریت: ویجَیَ )
ویژیت ( سنسکریت: ویجیتَ )
راداس ( سنسکریت: رادهَس )
... [مشاهده متن کامل]
رَفیز ( اوستایی: رَفِذَر )
وَخشا ( اوستایی: وَخشَ )
وَرِزات ( اوستایی: وَرِذاتَ )
اَبیژ ( سنسکریت: اَبهیجی )
اَواژ ( سنسکریت: اَوَجی )
ژیگیس ( سنسکریت: جیگیسو )
ویجیا ( سنسکریت: ویجَیَ )
ویژیت ( سنسکریت: ویجیتَ )
راداس ( سنسکریت: رادهَس )
... [مشاهده متن کامل]
رَفیز ( اوستایی: رَفِذَر )
وَخشا ( اوستایی: وَخشَ )
وَرِزات ( اوستایی: وَرِذاتَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)