موضوعیت

/mowzu~iyyat/

معنی انگلیسی:
topicality

فرهنگ فارسی

مبتدا بودن محکوم علیه بودن مخبر عنه بودن . ۲ - ( اصول فقه ) موضوعیت در مقابل طریقیت است . شئ ممکن است خود موضوع حکم شرعی قرار گیرد . ( این حالت موضوعیت است ) و ممکن است حکم شرعی بر شئ وارد شده باشد نه از نظر شخص آن شئ بلکه از نظر اینکه آن شئ وسیله و طریق رسیدن بشیئی دیگر است ( این حالت طریقیت است ) مثلا قطع بر دو قسم است : قطع موضوعی و قطع طریقی . قطع وقتی موضوعیت دارد که موضوع حکم یا جزئ موضوع حکم شرعی باشد چنانکه [ بول قطعی نجس است ] یا [ خمر معلوم حرام است ] در اینجا بول و خمر هنگامی مورد حکم قرار میگیرند که معلوم الحال باشند یعنی قطع داشتن جزئ موضوع حکم شرعی است .اما قطع طریقی آنست که راهی برای دست یافتن به مقطوع به باشد و خود قطع مورد حکم شرعی نباشد بلکه موضوع حکم خود مقطوع به باشد مثلا اگر کسی قطع پیدا کرد که فلان مایع خمر یا بول است . حکم آنرا باید اجرا کند اگر چه قطع او بر خلاف واقع باشد

مترادف ها

subjectivism (اسم)
درون گرایی، ذهن گرایی، موضوعیت، حالت نظری، اصالت ذهن و حس، فردیتتفکر

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 همتای پارسی: نهادگی 🇮🇷
غیر قابل توجه، نادیده گرفته شده، بایکوت
موضوعیت در مقابل طریقیت است . هدفی داریم میخوایم بهش برسیم
اگه راه و وسیله خاصی واسه رسیدن به هدف مورد نظر باشه {میشه موضوعیت } و
به هر وسیله و راه {میشه طریقیت }.

بپرس