موضع گیری


معنی انگلیسی:
deployment, echelon

مترادف ها

deployment (اسم)
تفرقه، گسترش، ارایش قشون، قرارگیری قشون یا نیرو، موضع گیری

positioning (اسم)
موضع گیری، تثبیت موقعیت، موقع یابی

فارسی به عربی

اِتِّجاهٌ

پیشنهاد کاربران

موضعگیری:
۱ - انتخاب جایگاه
۲ - انتخاب وضع معین
۳ - انتخاب عقیده معین
۴ - بازخورد در برابر عمل دیگری
مقابله کردن
مخالفت کردن
واژه ی� مَوضِع� جمعِ آن ( مَواضِع ) و ترکیب های دیگرش مثلِ �موضع گیری�، �موضع گرفتن ( درباره ی، درموردِ، در برابرِ و. . . ) � اصطلاحی است که اخیراً به عنوانِ معادلی برای لفظ �Position� و �to take position� انگلیسی انتخاب شده است و در واقع، معنای آن توسعه داده شده است. این اصطلاح، به ویژه در زبانِ سیاست؛ یعنی هر نوع دیدگاه، نظر و داوری ای که یک مقامِ سیاسی - و گاه غیرسیاسی - در خصوصِ مسأله ها و امور سیاسی و غیرسیاسی ابراز می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثلاً: موضعِ مخالف گرفتن درباره ی یا در برابرِ
موضعِ موافق، موضعِ مسالمت جویانه، موضعِ دفاعی، موضعِ منعطف، موضعِ مداخله جویانه و. . . . که همگی مواضع سیاسی هستند.
واژه ی �مَوقِف�، لفظ دیگری است که مترادف اصطلاح �موضع� هست که قبلاً در ایران استفاده می شد، ولی اکنون بیشتر در افغانستان به جای �موضع� به کار می رود.

دفاع کردن
کناری گیری
جبهه گرفتن
آرایش یابی، آرایش گرفتن
نمونه ها:
این آرایش یابی ( موضع گیری ) درستی در برابر سیاست �یانکی� ها نیست.
رهبرِی روسیه در برابر سیاست �یانکی� ها در افغانستان، آرایش گرفت.
طرف کسی را گرفتن
موضع گیری: باز خورد در مقابل سخنان شخص دیگری.
حمایت

موضع گیری یعنی حالت انتقاد منفی نسبت به عمل طرف مقابل
که این عمل مربوط به هردو طرف میشود
دفاع وسنگرگیری

یعنی نشان دادن واکنش تند نسبت به سخن یک فرد
سنگرگیری
موضع گیری به معنی حالت تدافعی در برابر سخنِ شخص دیگه ای هست.
Taking a stand، مثلا موضع گیری علیه اهانت و توهین کسی taking a stand against the one's insult
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس