موصد

لغت نامه دهخدا

موصد. [ ص َ ] ( ع ص ) در که بند کرده شده باشد. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). باب موصد؛ در بسته و قفل کرده. ( ناظم الاطباء ).

موصد. [ م ُ وَص ْ ص َ ] ( ع اِ ) پرده برای دختران در گوشه خانه. || پرده خانه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پرده برای دختران در گوشه خانه ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس