موشکافی

/muSekAfi/

مترادف موشکافی: باریک بینی، تدقیق، دقت، نازک بینی

معنی انگلیسی:
dissection, exactitude, meditation, meticulousness, particularity, precision, scrutiny, thoroughness, hair-splitting, thorough analysis, minute investigation, [o.s.] hair - splitting

لغت نامه دهخدا

موشکافی. [ ش ِ ] ( حامص مرکب ) عمل و صفت موشکاف. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به موشکاف شود. باریک بینی. ( ناظم الاطباء ). دقت و تیزهوشی در کارها. ( یادداشت مؤلف ).
- موشکافی کردن ؛ دقت و هوشیاری بسیار نمودن درکار یا مسأله ای. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

دقت بسیار باریک بینی .

فرهنگ معین

(ش ) (حامص . ) دقت بسیار در کار.

فرهنگ عمید

باریک بینی، دقت بسیار در کاری.

مترادف ها

astuteness (اسم)
زیرکی، هوشیاری، موشکافی

scrutiny (اسم)
تحقیق، رسیدگی، موشکافی، بررسی، بررسی دقیق، مداقه

fastidiousness (اسم)
موشکافی

pedantism (اسم)
موشکافی

پیشنهاد کاربران

بپرس