موش گوشت

لغت نامه دهخدا

موش گوشت. ( اِ مرکب ) عضله. ماهیچه. یربوع متن. ( یادداشت مؤلف ):یرابیعالمتن ، موش گوشتها. ( صراح اللغة )، موش گوشتهای پشت. ( منتهی الارب ). و رجوع به عضله و ماهیچه شود.

فرهنگ فارسی

عضله . ماهیچه .

پیشنهاد کاربران

بپرس