موش قُطبی یا موش صحرایی قطب شمال، جونده ای کوچک است که بیشتر نزدیک به مناطق شمالگان، و در توندراها زندگی می کند. موش های قطبی جانورانی زیربرفی[ ۵] هستند؛ یعنی برای ادامه زیست نیازمند وجود لایه ای از برف زمستانی بر روی زیستگاه خود می باشند. موش های قطبی به همراه ولها و موش های آبی[ ۶] زیرخانواده وُل موش ها را در میان پستانداران تشکیل می دهند.
مانند بسیاری از جوندگان دیگر، موش های قطبی نیز رشد دوره ای جمعیت دارند و سپس، در همهٔ جهات پراکنده شده و به جستجوی غذا و سرپناه می گردند، این در حالی است که زیستگاه طبیعی آنها ( به دلیل همان مواجهه با چرخه رشد دوره ای و افزایش انفجاری جمعیت ) پاسخگوی چنین نیازهایی طبیعتاً نیست. موش قطبی نروژی و موش قطبی قهوه ای دو مثال برجسته از معدود مهره دارانی هستند که سرعت تکثیر در میان آنها به شدت بالا است به طوری که نوسانات جمعیتی آنها بسیار آشفته ( دارای نوسان بسیار ) است. [ ۷] [ ۸] توضیح اینکه چرا جمعیت موش های قطبی هر ۴ سال ۱ مرتبه دچار چنین مغایرت بسیار فراوانِ نوسان جمعیتی می شود به درستی مشخص نیست. [ ۹] رفتار موش قطبی ها به طور قابل توجهی با سایر جوندگانی که رنگ آنها نامحسوس بوده و سعی می کنند که خود را از شکارچیان پنهان کنند، متفاوت است. در مقابل، موش های قطبی به وضوح روشن تر هست ( شفاف تر ) و نسبت به شکارچیان و حتی ناظران انسانی، خوی تهاجمی دارند.
تصور چنین است که سیستم دفاعی موش قطبی مبتنی بر رنگ هشدار است. [ ۱۰] رشد مخرب آنها بر رفتار شکارچیان نیز تأثیر می گذارد و ممکن است باعث هجوم پرندگان شکاری، به ویژه جغد برفی به مناطق جنوبی تر شود. موش های قطبی در هنگام رسیدن به گنجایش برد و اقدام به رفتار مهاجرتی، گاهی با پریدن ( افتادن ) ناخواسته از صخره ها کشته می شوند. برخی گونه ها نیز زمانی که تراکم جمعیت بسیار زیاد می شود، در قالب گروه های بزرگ و برای یافتن زیستگاه جدید اقدام به شنا کردن می کنند. در چنین مواقعی، اگر حجم آب در مقیاس اقیانوس بوده ( نه رودخانه یا رود ) یا پهنه وسیعی داشته باشد که خارج از توانایی فیزیکی آنها باشد، بسیاری از آنها غرق می شوند. این رفتارها ( پریدن های ناخواسته و اتفاقی یا شنای گروهی تا حد مرگ ) تصور رایج و اشتباه خودکشی گروهی را دربارهٔ موش های قطبی رواج داده است در حالی که به واقع، تنها به خاطر گنجایش برد و رفتار مهاجرتی است. [ ۱۱] [ ۱۲] [ ۱۳]
مانند بسیاری از جوندگان دیگر، موش های قطبی نیز رشد دوره ای جمعیت دارند و سپس، در همهٔ جهات پراکنده شده و به جستجوی غذا و سرپناه می گردند، این در حالی است که زیستگاه طبیعی آنها ( به دلیل همان مواجهه با چرخه رشد دوره ای و افزایش انفجاری جمعیت ) پاسخگوی چنین نیازهایی طبیعتاً نیست. موش قطبی نروژی و موش قطبی قهوه ای دو مثال برجسته از معدود مهره دارانی هستند که سرعت تکثیر در میان آنها به شدت بالا است به طوری که نوسانات جمعیتی آنها بسیار آشفته ( دارای نوسان بسیار ) است. [ ۷] [ ۸] توضیح اینکه چرا جمعیت موش های قطبی هر ۴ سال ۱ مرتبه دچار چنین مغایرت بسیار فراوانِ نوسان جمعیتی می شود به درستی مشخص نیست. [ ۹] رفتار موش قطبی ها به طور قابل توجهی با سایر جوندگانی که رنگ آنها نامحسوس بوده و سعی می کنند که خود را از شکارچیان پنهان کنند، متفاوت است. در مقابل، موش های قطبی به وضوح روشن تر هست ( شفاف تر ) و نسبت به شکارچیان و حتی ناظران انسانی، خوی تهاجمی دارند.
تصور چنین است که سیستم دفاعی موش قطبی مبتنی بر رنگ هشدار است. [ ۱۰] رشد مخرب آنها بر رفتار شکارچیان نیز تأثیر می گذارد و ممکن است باعث هجوم پرندگان شکاری، به ویژه جغد برفی به مناطق جنوبی تر شود. موش های قطبی در هنگام رسیدن به گنجایش برد و اقدام به رفتار مهاجرتی، گاهی با پریدن ( افتادن ) ناخواسته از صخره ها کشته می شوند. برخی گونه ها نیز زمانی که تراکم جمعیت بسیار زیاد می شود، در قالب گروه های بزرگ و برای یافتن زیستگاه جدید اقدام به شنا کردن می کنند. در چنین مواقعی، اگر حجم آب در مقیاس اقیانوس بوده ( نه رودخانه یا رود ) یا پهنه وسیعی داشته باشد که خارج از توانایی فیزیکی آنها باشد، بسیاری از آنها غرق می شوند. این رفتارها ( پریدن های ناخواسته و اتفاقی یا شنای گروهی تا حد مرگ ) تصور رایج و اشتباه خودکشی گروهی را دربارهٔ موش های قطبی رواج داده است در حالی که به واقع، تنها به خاطر گنجایش برد و رفتار مهاجرتی است. [ ۱۱] [ ۱۲] [ ۱۳]
wiki: موش قطبی
موش قطبی (فیلم). موش قطبی ( انگلیسی: Lemming ) فیلمی است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به شارلوت گنزبور، شارلوت رمپلینگ، آندری دوسولیه، و ژاک بونافه اشاره کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: موش قطبی (فیلم)