موسیقی دان

/musiqidAn/

مترادف موسیقی دان: خنیاگر، رامشگر، مطرب، موزیسین، موسیقی شناس، نوازنده

برابر پارسی: خُنیاگر، خنیاگر، نوازنده | خنیاگر

معنی انگلیسی:
musician

لغت نامه دهخدا

موسیقی دان. ( نف مرکب ) موسیقی داننده. استاد علم موسیقی. که در فن موسیقی عالم باشد. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

موسیقی داننده .

فرهنگ معین

(ص فا. ) کسی که علم موسیقی را آموخته باشد.

فرهنگستان زبان و ادب

{musician} [موسیقی] کسی که در ساخت یا رهبری یا اجرای موسیقی، به خصوص موسیقی سازی، تبحر داشته باشد

دانشنامه عمومی

موسیقی دان[ ۱] یا موزیسیَن ( به انگلیسی: musician ) به کسی گفته می شود که توانایی آهنگسازی، رهبری یا اجرا را دارد. [ ۲] بر اساس گزارش خدمات کاریابی ایالات متحده، «موسیقی دان» اصطلاحی کلی است که برای مشخص کردن کسی که موسیقی را به عنوان حرفه دنبال می کند، استفاده می شود. [ ۳] موسیقی دانان عبارتند از: ترانه سرایانی که هم موسیقی و هم اشعار ترانه ها را می نویسند، رهبرانی که اجرای موسیقی به عهده دارند، یا کسانی که برای مخاطب اجرا می کنند. موسیقی دان به طور کلی یا خواننده ای است که آواز ارائه می کند یا نوازنده ای است که سازی از موسیقی می نوازد. موسیقی دانان ممکن است به تنهایی یا به عنوان بخشی از یک گروه، بند یا ارکستر اجرا کنند. موسیقی دان در یک سبک موسیقی تخصص دارند و برخی از نوازندگان بسته به فرهنگ و پیشینه در سبک های مختلف می نوازند.
نوازنده کسی است که ساز موسیقی می نوازد.
فریدون جنیدی در کتاب «نوای خوش ایران» می نویسد: خنیاگر در زبان پهلوی هونیاک کر، و با تخفیف هونیاکر بوده است، و آن نیز از یک ریشه و پسوند گر ( گر نشان دهنده کار و پیشه است = آهنگر، زرگر و… ) ساخته شده است. ریشه آن هونیاک نیز خود دارای دو بخش است، بهر نخست آن هو، همانست که در واژه هومن به معنی اندیشه نیک هنوز بجای مانده است، و با تبدیل ه به خ که در زبان شناسی مورد پژوهش قرار گرفته از آن واژه خوب امروز ساخته شده. دیگر بخش، نیاک است، که دگرگون شده واژه نواک باشد که امروز نوا خوانده می شود. خنیا یا هونیاک به معنی آوازِ خوب یا نوای خوش است. از مهم ترین مُهرنگاره های خنیاگری ( :موسیقی ) در جهان؛ باید از آنچه که در «چوغامیش» یا خوزستان فعلی برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱–۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان می دهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر ( :نوازنده ) دیده می شوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان می دهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران ( :ارکستر ) جهان هستند. در این گروه رامشگران، می بینیم که نوازنده ای «چنگ» و دیگری «شیپور» و آن دیگر «تنبک» می نوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که «آواز» می خواند. ما همانند این خنیاگران را در «ایلام» و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی «پوزوز این شوشیناک» در شوش می شناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانه هایی در دست است که نشان می دهند، خنیاگران بسیاری در ایران می زیستند. [ ۴]
عکس موسیقی دانعکس موسیقی دان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

اصطلاحات و ضرب المثل ها

{musician} [موسیقی] کسی که در ساخت یا رهبری یا اجرای موسیقی، به خصوص موسیقی سازی، تبحر داشته باشد

مترادف ها

artist (اسم)
هنرپیشه، هنرمند، صنعت گر، نقاش و هنرمند، مصور، موسیقی دان

musician (اسم)
موسیقی دان، ساقی، نوازنده، خنیاگر، ساز زن، نغمه پرداز

harmonist (اسم)
موسیقی دان، اهنگ ساز، متخصص تطبیق روایات

فارسی به عربی

موسیقار
فنان

پیشنهاد کاربران

خنیاگر = musician موسیقی دان
خنیا= موسیقی
موسیقی عربی شده میوزیک Music که از لاتین musique میاید که خودش از یونانی mousike tekhne میاید، که می شود هنر میوز ها. میوز ها خدایان یونانی بودند که هنر را در دل هنرمندان می افکندن.
...
[مشاهده متن کامل]

در پارسی ما خنیا و خنیاگر داریم. همه نوازندگان، رایشگران، و خوانندگان گونه ای خنیاگر هستند.

ترنم شناس . [ ت َ رَن ْ ن ُ ش ِ ] ( نف مرکب ) دوستدار سرود و نغمه . عالم و علاقمند به سرود و موسیقی : موسیقیدان . آهنگ شناس که در نغمات بصیرتی دارد : ترنمشناسان دستان نیوش ز بانگ مغنی گرفتند گوش . نظامی .
brother of the string ( n. ) [SE string]
a musician
خنیاشناس
instrumentalist
ترنم شناس
اهل مقامات

بپرس