موسیقی شناسی قومی

دانشنامه عمومی

موسیقی شناسی قومی، قوم موسیقی شناسی یا اتنوموزیکولوژی عبارتست از بررسی «موسیقی غیرغربی»، «موسیقی قومی» یا «موسیقی جهانی» و مطالعه انسان شناختی موسیقی به مثابه یک پدیده خاص فرهنگی و جنبه ای جهانشمول از رفتار اجتماعی انسان.
موسیقی شناسی قومی از طریق بررسی های اواخر قرن ۱۹ دربارهٔ گام های نامتعارف آسیایی در اروپا و بررسی های مربوط به موسیقی سرخ پوستی در آمریکا پدید آمد. از دهه ۱۹۵۰ به این سو، فرایندی تدریجی برای ادغام روشنگری هایی که از طریق موسیقی شناسی تطبیقی عرضه شده اند وجود داشته و در آن ها بر گردآوری، مستندسازی، نظام مندی، دسته بندی، آوانگاری و تحلیل همراه با انسان شناسی موسیقی تأکید شده است؛ این تأکید بر دوره های گسترده کار میدانی، مشاهده مشارکتی، یادگیری مهارت های آوازخوانی و سازنوازی به دست پژوهشگران و جستجو برای یافتن کارکردهای اجتماعی موسیقی نیز صورت گرفته است. خاستگاه اصطلاح «اتنوموزیکولوژی» به دانش پژوه هلندی یاب کونست ( ۱۹۵۰ ) نسبت داده می شود که آن را در عنوان فرعی کتاب خود موزیکولوژیکا: بررسی ماهیت اتنوموزیکولوژی، مسائل آن، روش ها و شخصیت های شاخص آن ( Amsterdam 1950 ) به کار برده است. در زبان های اروپایی معادل است با اصطلاح فرانسوی ethnomusicologie اصطلاح ایتالیایی ethnomusicologia، اصطلاح آلمانی ethnomusikologie یا musikethnologie و اصطلاح لهستانی ethnographia muzycna. اصطلاح «اتنوموزیکولوژی» را برخی از صاحب نظران در جمهوری چک و اسلواکی و در هلند به کار گرفته اند. در آلمان و در اتریش برخی از دانش پژوهان هنوز هم به جای آن از عبارت Vergleichende Musikwissenschaft ( به معنی «موسیقی شناسی تطبیقی» ) استفاده می کنند تا بر قرابت این دانش با آثار اشتومپف، هورنبوستل ( برلین ) ، و لاخ ( وین ) تأکید کرده باشند. دانش پژوهان روس، بلغار، و اوکراینی میان ( Ethnomuzikal'naya ( به معنی «موسیقی شناسی قومی» ) و Ethnografiya Muzikal'naya به معنی «قوم نگاری موسیقایی» ۰ تمایز قائل می شوند که این دومی به خصوص معادل با Muzikal'naya fol'koristka در نظر گرفته می شود. از دههٔ ۱۹۸۰، اصطلاح minze yinyuexue در برابر «اتنوموزیکولوژی» در چین پذیرفته شده است. تاویل های قومی و منطقه ای نیز از این اصطلاح وجود دارد. برای نمونه، در اندونزی هم دانش پژوهان غربی و هم دانش پژوهان بومی که در غرب تحصیل کرده اند، اتنوموزیکولوژی را با بررسی و پژوهشی در موسیقی هنری اندونزی یکسان می شمارند، در حالی که در آکادمی جاوهٔ مرکزی همین اصطلاح به معنای بررسی موسیقی در دیگر جزایر اندونزی به کار می رود. [ ۱]
عکس موسیقی شناسی قومی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

موسیقی شناسی قومی (ethnomusicology)
با بسط تعاریف قبلی این رشته به منزلۀ بررسی «موسیقی غیرغربی»، «موسیقی قومی» یا «موسیقی جهانی»، مطالعۀ انسان شناختی موسیقی به مثابۀ یک پدیدۀ خاص فرهنگی و جنبه ای جهان شمول از رفتار اجتماعی انسان. موسیقی شناسی قومی از طریق بررسی های اواخر قرن ۱۹ دربارۀ گام های نامتعارف یا بیگانۀ آسیایی در اروپا و بررسی های مربوط به موسیقی سرخ پوستان امریکایی در امریکا پدید آمد. از دهۀ ۱۹۵۰ به این سو فرآیندی تدریجی برای ادغام روش نگری هایی که از طریق موسیقی شناسی تطبیقی عرضه شده اند وجود داشته و در آن ها بر گردآوری، مستندسازی، نظام مندی، طبقه بندی، آوانگاری (تنظیم) و تحلیل همراه با انسان شناسی موسیقی تأکید شده است؛ این تأکید بر دوره های گستردۀ کار میدانی، مشاهدۀ مشارکتی، یادگیری مهارت های آوازخوانی و سازنوازی به دست پژوهشگران و جست وجو برای یافتن کارکردهای اجتماعی موسیقی نیز صورت گرفته است. موسیقی شناسان قومی تلاش می کنند «فرهنگ های موسیقی» را به مثابۀ نظام هایی کلی و کامل توصیف کنند، اما گرایش عمومی در جهت پژوهش های معطوف به مسائل نظری خاص، از قبیل نقش موسیقی در درمان، نقش فرهنگی و نمادپردازی آلات موسیقی، و رابطۀ زیباشناسی موسیقایی، ارزش ها، و قدرت اجتماعی سوق یافته است. موسیقی شناسان قومی هَمّ خود را بیش از پیش به مسائل اخلاقی کار میدانی و سیاست های بازنمود، موسیقی جمعیت های مهاجر، رابطۀ میان موسیقی، قومیت و هویت در ساختن مکان و مطالعه دربارۀ موسیقی های عامیانه در سرتاسر جهان معطوف داشته اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس