[ویکی نور] میرزا ابوطالب(محمد) زنجانی، فرزند میرزا ابوالقاسم زنجانی، در 18 ذی القعده 1259ق، برابر با 1219ش، در زنجان متولد شد. خاندان پدری او از دوره صفویه مقام مرجعیت و قضاوت شهر زنجان را داشتند. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش آغاز کرد و سپس رهسپار قزوین شد. در سال 1278 به نجف رفت و در درس شیخ مرتضی انصاری و شیخ راضی شرکت کرد.
او، همراه با دو برادرش، آیت الله میرزا ابوالمکارم و آیت الله آمیرزا ابوعبدالله از برجسته ترین شاگردان آیت الله سید حسین کوه کمری تبریزی بود. چهار سال از درس وی بهره برد و از او اجازه اجتهاد گرفت. در سنّ چهل سالگی به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید. جایگاه علمی و تبحر او در شاخه های متفاوت علوم دینی، سبب شد در اندک مدتی در زمره علمای مشهور تهران درآید.
او، علاوه بر فارسی و آذری، با زبان های فرانسه، عربی و ترکی استامبولی آشنایی داشت. وی، با نظریات متفکران اروپایی هم عصر خود، از جمله توماس مالتوس و داروین آشنا بود و در نوشته های خود از آراء این متفکران استفاده می کرد. محکمه شرعی او در تهران معتبر بود و اغلب پرونده های قضایی سفارت بریتانیا در محکمه او رسیدگی می شد.
او، بیشتر وقت خود را به تألیف کتاب و تربیت شاگرد گذراند. وی، در 15 ربیع الاول 1329ق، برابر با 1289ش، در سن شصت و نه سالگی، در تهران درگذشت و در مشهد در کنار مزار شیخ بهایی دفن شد.
«احکام اوانی الذهب و الفضة»، «ایضاح السبل» در ترجیح و تعادل، «تحفة القاصد»، «رشحة الخواطر» در احتیاط و توقف، «التنقید» در احکام تقلید، «غایة المرام» در احکام صیام، «مرآة العصر»، «الکفایة» در درایه، «المقابیس فی اصول الفقه»، «مناسک الحج»، «حکم الربا» در جمیع ادیان، «التسامح»، «الذخیرة» در علم درایه، «رشحة الخاطر» در فساد مقالات اخباریّه، «الحق المصاب»، «مقابس الانوار» در اصول، «المقلة العبراء» در مقتل خامس اصحاب کساء، «طیف الخیال»، «کیمیای سعادت»(ترجمه آزاد از «طهارة الاعراق» اثر ابن مسکویه، از زبان عربی به زبان فارسی) و «سیاحت نامه»(ترجمه از زبان فرانسه به زبان فارسی).
او، همراه با دو برادرش، آیت الله میرزا ابوالمکارم و آیت الله آمیرزا ابوعبدالله از برجسته ترین شاگردان آیت الله سید حسین کوه کمری تبریزی بود. چهار سال از درس وی بهره برد و از او اجازه اجتهاد گرفت. در سنّ چهل سالگی به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید. جایگاه علمی و تبحر او در شاخه های متفاوت علوم دینی، سبب شد در اندک مدتی در زمره علمای مشهور تهران درآید.
او، علاوه بر فارسی و آذری، با زبان های فرانسه، عربی و ترکی استامبولی آشنایی داشت. وی، با نظریات متفکران اروپایی هم عصر خود، از جمله توماس مالتوس و داروین آشنا بود و در نوشته های خود از آراء این متفکران استفاده می کرد. محکمه شرعی او در تهران معتبر بود و اغلب پرونده های قضایی سفارت بریتانیا در محکمه او رسیدگی می شد.
او، بیشتر وقت خود را به تألیف کتاب و تربیت شاگرد گذراند. وی، در 15 ربیع الاول 1329ق، برابر با 1289ش، در سن شصت و نه سالگی، در تهران درگذشت و در مشهد در کنار مزار شیخ بهایی دفن شد.
«احکام اوانی الذهب و الفضة»، «ایضاح السبل» در ترجیح و تعادل، «تحفة القاصد»، «رشحة الخواطر» در احتیاط و توقف، «التنقید» در احکام تقلید، «غایة المرام» در احکام صیام، «مرآة العصر»، «الکفایة» در درایه، «المقابیس فی اصول الفقه»، «مناسک الحج»، «حکم الربا» در جمیع ادیان، «التسامح»، «الذخیرة» در علم درایه، «رشحة الخاطر» در فساد مقالات اخباریّه، «الحق المصاب»، «مقابس الانوار» در اصول، «المقلة العبراء» در مقتل خامس اصحاب کساء، «طیف الخیال»، «کیمیای سعادت»(ترجمه آزاد از «طهارة الاعراق» اثر ابن مسکویه، از زبان عربی به زبان فارسی) و «سیاحت نامه»(ترجمه از زبان فرانسه به زبان فارسی).
wikinoor: موسوی_زنجانی،_محمد_بن_ابوالقاسم