[ویکی نور] «موسوعة الکسنزان فی ما اصطلح علیه أهل التصوف و العرفان»، تألیف سید محمد بن عبدالکریم کسنزان حسینی، شیخ طریقت قادریه کسنزانیه است. در این اصطلاح نامه، اصطلاحات مختلف تصوف و عرفان از قرن اول هجری تا قرن حاضر گردآوری و دسته بندی شده است.
کتاب، در 24 جلد تدوین شده است. در جلد اول ابتدا مقدمه ای به قلم فرزند بزرگ نویسنده در معرفی فرقه کسنزانیه و نیز در شرح حال نویسنده و آثار او نوشته شده است. پس از آن مقدمه نویسنده و مدخلی سی صفحه ای در بیان اهمیت و اهداف و شیوه و مشکلات نگارش این موسوعه بیان شده است. در متن اثر اصطلاحات صوفیه به ترتیب حروف الفبا و در هر حرف بر مبنای ماده کلمات، الفاظ و اصطلاحات مرتبط ذکر شده است.
در نگارش این اثر از منابع مختلفی مانند موطأ مالک ، صحیح ابن خزیمه، تاریخ خطیب بغدادی، اصطلاحات الصوفیة کمال الدین کاشانی، اللمع فی التصوف سراج طوسی، الفتوحات المکیة ابن عربی و بسیاری منابع دیگر استفاده شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب، در توضیح لقب کسنزان چنین نوشته است: «اما لقب کسنزان که بر خانواده سید محمد اطلاق شده لقبی است که برای جدشان ولی صالح و عابد زاهد سید عبدالکریم به کار می رفته است. کلمه «کسنزان»، کلمه ای است کردی، به معنای شخصی که حقیقت او را هیچ کس نمی داند. سبب اطلاق این لقب بر این سید مبارک، انقطاع او برای مدت چهار سال از مردم و خلوت کردن با پروردگارش در یکی از کوه های قرداغ بوده است. هنگامی که از شخصی درباره او پرسیده، می شد می گفت: کسنزان (یعنی کسی نمی شناسد). پس این لفظ لقبی برای این سید عجیب و برای فرزندان و نوادگانش شده است؛ همچنان که این لقب در زبان مردم، عَلَمی برای طریقه قادریه کسنزانیه شد که شیخ و فرزندانش پس از او بنیان نهادند»
سلسله طریقت قادریه کسنزانیه به مشایخ و بزرگانی گفته می شود که هریک در زمان خود استاد طریقت بوده و این طریقت را به استاد طریقت بعدی تحویل داده اند. اعتقاد این فرقه بر این است که این سلسله ابتدا از طرف خدا بر حضرت محمد(ص) نازل شده و سپس از او به علی بن ابی طالب(ع) منتقل گشته و از آن به بعد به دو جناح تبدیل شده و جناح های یادشده در شیخ معروف کرخی به هم پیوسته اند. در جناح اول که سلسله ذهبیه نامیده شده، پس از نام امیرالمؤمنین(ع) اسامی مبارک امام حسین(ع) و امام زین العابدین(ع) تا امام رضا(ع) نیز ذکر شده است
کتاب، در 24 جلد تدوین شده است. در جلد اول ابتدا مقدمه ای به قلم فرزند بزرگ نویسنده در معرفی فرقه کسنزانیه و نیز در شرح حال نویسنده و آثار او نوشته شده است. پس از آن مقدمه نویسنده و مدخلی سی صفحه ای در بیان اهمیت و اهداف و شیوه و مشکلات نگارش این موسوعه بیان شده است. در متن اثر اصطلاحات صوفیه به ترتیب حروف الفبا و در هر حرف بر مبنای ماده کلمات، الفاظ و اصطلاحات مرتبط ذکر شده است.
در نگارش این اثر از منابع مختلفی مانند موطأ مالک ، صحیح ابن خزیمه، تاریخ خطیب بغدادی، اصطلاحات الصوفیة کمال الدین کاشانی، اللمع فی التصوف سراج طوسی، الفتوحات المکیة ابن عربی و بسیاری منابع دیگر استفاده شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب، در توضیح لقب کسنزان چنین نوشته است: «اما لقب کسنزان که بر خانواده سید محمد اطلاق شده لقبی است که برای جدشان ولی صالح و عابد زاهد سید عبدالکریم به کار می رفته است. کلمه «کسنزان»، کلمه ای است کردی، به معنای شخصی که حقیقت او را هیچ کس نمی داند. سبب اطلاق این لقب بر این سید مبارک، انقطاع او برای مدت چهار سال از مردم و خلوت کردن با پروردگارش در یکی از کوه های قرداغ بوده است. هنگامی که از شخصی درباره او پرسیده، می شد می گفت: کسنزان (یعنی کسی نمی شناسد). پس این لفظ لقبی برای این سید عجیب و برای فرزندان و نوادگانش شده است؛ همچنان که این لقب در زبان مردم، عَلَمی برای طریقه قادریه کسنزانیه شد که شیخ و فرزندانش پس از او بنیان نهادند»
سلسله طریقت قادریه کسنزانیه به مشایخ و بزرگانی گفته می شود که هریک در زمان خود استاد طریقت بوده و این طریقت را به استاد طریقت بعدی تحویل داده اند. اعتقاد این فرقه بر این است که این سلسله ابتدا از طرف خدا بر حضرت محمد(ص) نازل شده و سپس از او به علی بن ابی طالب(ع) منتقل گشته و از آن به بعد به دو جناح تبدیل شده و جناح های یادشده در شیخ معروف کرخی به هم پیوسته اند. در جناح اول که سلسله ذهبیه نامیده شده، پس از نام امیرالمؤمنین(ع) اسامی مبارک امام حسین(ع) و امام زین العابدین(ع) تا امام رضا(ع) نیز ذکر شده است