موسسه


مترادف موسسه: اداره، بنگاه، بنیاد، دایره، سازمان، نهاد

برابر پارسی: بنیاد، نهاد، سازمان، بنگاه

معنی انگلیسی:
establishment, institution, foundation, agency, corporation, house, institute

لغت نامه دهخدا

( مؤسسة ) مؤسسة. [ م ُ ءَس ْ س ِ س َ ] ( ع ص ) تأنیث مؤسس. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به مؤسس شود. || ( اِ ) بنگاه. ( لغات فرهنگستان ). بنیاد. سازمان. نهاد. واحد: مؤسسه اجتماعی ، نهاد اجتماعی. مؤسسه بانکی. مؤسسه آبیاری. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

تاسیس کرده شده، بنگاه
( اسم ) مونث موسس : ۱- تاسیس شده بنیاد نهاده . ۲- بنگاه سازمان اداره جمع : موسسات .
تانیث موسس .

مترادف ها

institution (اسم)
نهاد، بنگاه، موسسه، تاسیس قضایی، اصل حقوقی، رسم معمول

institute (اسم)
انجمن، بنیاد، فرمان، بنگاه، موسسه، بنداد، هیئت شورا، اصل قانونی

establishment (اسم)
بناء، بنگاه، استقرار، سازمان، تشکیل، تاسیس، برقراری، برپایی، موسسه، دسته کارکنان

فارسی به عربی

معهد , موسسة

پیشنهاد کاربران

انستیتو
موسسه چیست ؟
تشکیلات و موسسات غیر تجارتی، کلیه تشکیلات و موسساتی هستند که برای مقاصد غیر تجارتی از قبیل امور علمی یا ادبی یا امور خیریه و امثال آن تشکیل می شود اعم از آنکه موسسین و تشکیل دهندگان قصد انتفاع داشته یا نداشته باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

تشکیلات و موسسات مزبور می توانند عناوینی از قبیل انجمن، کانون یا بنگاه و امثال آن اختیار نمایند ولی اتخاذ عناوینی که اختصاص به تشکیلات دولتی و کشوری دارد از طرف موسسات مزبور ممکن نخواهد بود.
تشکیلات مزبور طبق ماده 584 قانون تجارت از تاریخ ثبت، شخصیت حقوقی پیدا می کنند و می توانند عناوینی از قبیل انجمن، بنگاه، کانون و امثال آن را اتخاذ کنند.

موسسه روخیلی خوب تعریف کنینن اصدامتوجه نمیشم به چی وچرامیگن موسسه
entity
موسسه
Institutions
من معنی موسسه را پیدا نکردم. فقط شما واژه های ی به نام موسسه ی فرهنگی ، موسسه ی آموزشی و. . . را داشتید اما من معنی موسسه را می خواهم.

آموزشگاه

بپرس