موزیکال

/muzikAl/

معنی انگلیسی:
musical

لغت نامه دهخدا

موزیکال. ( فرانسوی ، ص ) منسوب به موزیک. مربوط به موسیقی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به موسیقی و موزیک شود.

فرهنگ فارسی

مربوط به موسیقی، باموسیقی
( صفت ) مربوط به موسیقی .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) همراه با نغمه و موسیقی .

فرهنگ عمید

۱. مربوط به موسیقی.
۲. با موسیقی.

دانشنامه آزاد فارسی

موزیکال (musical)
شکل قرن ۲۰ یک اجرای موسیقایی نمایشی، که ترکیبی از عناصر رقص، آواز، و گفتار است، و اغلب صحنه پردازی مفصل و بازیگران فراوان از ویژگی های آن به شمار می رود. این فرم از تکامل اُپِرت و کمدی های موزیکال قرن ۱۹ پدید آمده است.
اُپِرت. اپرت نوعی سرگرمی سَبُکْ و نشاط انگیز است که محتوای موسیقایی گسترده ای دارد. ازجمله موسیقی دان هایی که اپرت می ساختند، عبارت اند از ژاک اوفنباخ، یوهان اشتراوس، فرانتس لهار، و گیلبرت و سالیوان.
کمدی موزیکال. کمدی موزیکال شکل انگلیسی شدۀ اپرا بوفای فرانسوی است، و نخستین نمونۀ آن یک دختر سرزنده (۱۸۹۳) است که جورج ادواردز (۱۸۲۵ـ۱۹۱۵) در تئاتر گِیِتی لندن، آن را به روی صحنه برد. کمدی موزیکال های نمونۀ دهۀ ۱۹۲۰ عبارت بودند از رز ماری (۱۹۲۴) اثر رودولف فریمل (۱۸۷۹ـ۱۹۷۲)؛ شاهزادۀ محصل (۱۹۲۴) و ترانۀ صحرا (۱۹۲۶)، هر دو اثر زیگمونت رامبرگ (۱۸۸۷ـ۱۹۵۱)، و نه، نه، نانت (۱۹۲۵) اثر وینسنت یومَنْس (۱۸۹۸ـ۱۹۴۶). دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ دوران کمدی موزیکال های پیچیده با نمونه های سینمایی بسیار و حضور قدرتمند امریکایی ها (اروینگ برلین، جروم کِرْن، کول پورتِر، و جورج گرشوین) بودند. در انگلستان نوئل کاوارد و آیور ناولو نیز کمدی موزیکال می ساختند.
نمایش موزیکال. در ۱۹۴۳ نمایش اوکلاهما! کار راجرز و هامرشتاین نوع دیگری از پی رنگ داستانی و موسیقی را ارائه کرد، که در نمایش های بانوی زیبای من (۱۹۵۶) اثر آلن جِی لرنر و فردریک لووه و داستان وست ساید (۱۹۵۷) اثر لئونارد برنستاین نمود یافت. دوست پسر اثر سندی ویلسون (۱۹۵۳) جان تازه ای به نمایش موزیکال انگلستان بخشید و آثار پرفروشی همچون آلیور! اثر لاینل بارت (۱۹۶۰) این راه را دنبال کردند. موزیکال ها با آثاری همچون آه! چه جنگ زیبایی (۱۹۶۳)، کار جون لیتل وود و چارلز چیلتِرن، و موزیکال های عیسی مسیح ابرستاره (۱۹۷۱) و اِویتا (۱۹۷۸) اثر اندرو لوید وبر، دارای شاخه هایی با زمینه های سیاسی و مذهبی شدند. طبقۀ دیگری از نمایش های موزیکال، که در آن یک تم جانشین پی رنگ قراردادی می شد، دربرگیرندۀ آثاری همچون شرکت (۱۹۷۰) اثر اِشتِفِان سوندهایم، صف همسرایان (۱۹۷۵) اثر هاملیش و کلبان، و گربه ها (۱۹۸۱) اثر لوید وبر، با استفاده از شعرهای تی اس الیوت، است. در دهۀ ۱۹۸۰ ملودرام قرن ۱۹ محبوبیت یافت؛ مانند بینوایان (نخستین اجرا در لندن ۱۹۸۵) و شبح اپرا (۱۹۸۶).

مترادف ها

music (صفت)
موسیقی، موزیکال، دارای اهنگ، موسقی دار

musical (صفت)
موسیقی، موزیکال، دارای اهنگ، موسقی دار

فارسی به عربی

مسرحیة موسیقیة

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی موزیکال از ریشه ی دو واژه ی موزیک و آل فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

موزیکالموزیکالموزیکالموزیکالموزیکالموزیکال
آهنگین
آهنگین
دارای آهنگ
دارای موسیقی
موسیقی دار
در پارسی : خنیایی

بپرس