لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) موسیقی دان نوازنده . توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است .
فرهنگ معین
(یَ ) [ فر. ] (ص فا. ) کسی که در ساخت یا رهبری یا اجرای موسیقی به خصوص موسیقی سازی تبحر داشته باشد، موسیقی دان (فره ).
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
در پارسی : خنیاگر ، خنیاور
شخصی که دانش تکمیلی موسیقی را دارد . از جمله هارمونی. ریتم شناسی . سبک شناسی . ساز شناسی. تئوری موسیقی. گام شناسی . اکورد شناسی. ملودی. نرم افزار. مهندسی صدا شناسی. کسی که مسلط باشد به این این دانش ها یک موزیسین هست.