موزر


معنی انگلیسی:
mauser

لغت نامه دهخدا

مؤزر. [ م ُ ءَزْ زِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تأزیر. ازارپوشیده. آنکه بدن خود را به ازار می پوشاند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تأزیر شود. ازارپوشاننده. ( آنندراج ). || استوارکننده و مستحکم نماینده. ( ناظم الاطباء ). قوی سازنده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

مؤزر. [ م ُ ءَزْ زَ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از تأزیر. رجوع به تأزیر شود. || نصر مؤزر؛ یاری و اعانت کافی و بسیار. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنن-دراج ).

موزر. [ م َ / م ُ زِ ]( اِ ) قسمی تفنگ کوتاه. قسمی تفنگ. ( یادداشت مؤلف ). تفنگی که در سال 1872 م.در آلمان متداول شد و بعدها مکرر تکمیل گردید. پیاده نظام آلمان تا سال 1945 م. آن را به کار می برد و ارتشهای مختلف اروپایی نیز آن را پذیرفته متداول کرده بودند. || تپانچه که نوع عالی آن بر قنداق چوبین که در عین حال جلد سلاح نیز هست سوار می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تفنگی که در سال ۱۸۷۲ م . در آلمان متداول شد و بعد ها مکرر تکمیل گردید . این سلاح توسط ارتشهای مختلف اروپایی پذیرفته و متداول گردید . ۲ - تپانچه ای که نوع عالی آن بر قنداق چوبین - که در عین حال جلد سلاح نیز هست - سوار میشود ( تنگسیر . ۳۵۳ )
نعت مفعولی از تازیر .

فرهنگ معین

(مُ زِ ) [ آلما. ] (اِ. ) (نام سازندة تفنگ ) ۱ - تفنگی که در سال ۱۸۷۲ م . در آلمان متداول شد و بعدها مکرر تکمیل گردید. ۲ - تپانچه ای که نوع عالی آن بر قنداق چوبین سوار می شود.

فرهنگ عمید

نوعی سلاح گرم.

پیشنهاد کاربران

مخرب ، خراب کار ، ازارده، مفت خور ، دنگ نده ، سواستفاده کن ، ادم بگا ده ، دزد ، شیاد، گونده گوز ، خدا از شر او ما را نجات ده ، نا چش پاک ،
نامی آلمانی یا انگلیسی که در دهه 1300خورشیدی برای مردان در ایران رواج داشت. طبق شنیده هایی از کهنسالان در شهرستان بهبهان، این نام به نوعی تفنگ نیز اطلاق میشده.

بپرس