مورف

لغت نامه دهخدا

مؤرف. [ م ُ ءَرْ رِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تأریف. حد معین کننده در زمین و قسمت کننده. ( از آنندراج ). آنکه سنگ و یا علامت دیگری برای تقسیم زمین و تعیین حد قرار می دهد. || آنکه گره می بندد ریسمان را. ( ناظم الاطباء ). آنکه گره بربندد بر رسن. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نعت فاعلی از تاریف حد معین کننده در زمین و قسمت کننده .

پیشنهاد کاربران

تغییر شکل یافتن از از شکلی به شکل دیگر در مدلسازی سه بعدی

بپرس