مودن
لغت نامه دهخدا
مودن. [ دِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ایدان. زنی که بچه نزار و لاغر زاید. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مودن. [ دَ ] ( ع ص ) مؤدن. کوتاه. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مؤدن شود. || بچه لاغر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || مودنة. بچه لاغر زاییده شده. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مودنة شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
مودن (آلر). مودن ( به آلمانی: Müden ) یک شهر در آلمان است که در گیفهورن واقع شده است. [ ۲]
wiki: مودن (آلر)
مودن (اورتس). مودن ( به آلمانی: Müden ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در فاسبرگ واقع شده است. [ ۱] مودن ۲٬۲۰۰ نفر جمعیت دارد.
wiki: مودن (اورتس)
مودن (موزل). مودن ( به آلمانی: Müden ) یک شهر در آلمان است که در کوخم - تسل واقع شده است. [ ۲] مودن ۶۷۶ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: مودن (موزل)
پیشنهاد کاربران
در زبان پارسی باستان و اوستایی، مودن برابر "اندازه گیری کردن" بوده است که در "پیمودن" نیز این چیز آشکار است.
واژه "فرمودن" از "فر" و "مودن" ساخته شده است و از آنجا که پیشوند "فر" برابر "به جلو، به سوی جلو" است پس برابر "به جلو اندازه گیری کردن، به سوی جلو اندازه گیری کردن" می باشد که کمی شگفت آور است که چگونه این واژه برابر "امر کردن، فرمان دادن" است!
... [مشاهده متن کامل]
گرچه "فرمودن" برابر "پذیرفتن" بوده است که شاید بتواند کمی پیوند با این "به جلو اندازه گیری کردن" داشته باشد، ولی من که خیلی نمیتوانم پیوندی میان این دو بیابم ( شاید چیزی تاریخی بوده است )
همچنین بن واژه "آزمودن" را نیز داریم که دارای پیشوند "آز" است که نمی دانم چه کاری می کند، ولی "آزمودن" با "مودن" مینه بسیار نزدیکی دارد.
در باره "نمودن" هم که "نِ" پیشوندی است برابر "به پایین، پایین" گرچه مینه ها و برابر های دیگر نیز دارد همانند "در، تو، درون" ولی آنها دیگر پرت تر هستند!
پس "نمودن" برابر "به پایین اندازه گرفتن" می شود.
خب، کسی به من بگوید "به پایین اندازه گرفتن" با "نشان دادن" چه پیوندی دارد؟
واژه های ساخته شده با این بن واژه شگفت آور هستند و اگر می توانید من را از این گمراهی بیرون آورید، سپاسگزار می شوم.
بدرود!
واژه "فرمودن" از "فر" و "مودن" ساخته شده است و از آنجا که پیشوند "فر" برابر "به جلو، به سوی جلو" است پس برابر "به جلو اندازه گیری کردن، به سوی جلو اندازه گیری کردن" می باشد که کمی شگفت آور است که چگونه این واژه برابر "امر کردن، فرمان دادن" است!
... [مشاهده متن کامل]
گرچه "فرمودن" برابر "پذیرفتن" بوده است که شاید بتواند کمی پیوند با این "به جلو اندازه گیری کردن" داشته باشد، ولی من که خیلی نمیتوانم پیوندی میان این دو بیابم ( شاید چیزی تاریخی بوده است )
همچنین بن واژه "آزمودن" را نیز داریم که دارای پیشوند "آز" است که نمی دانم چه کاری می کند، ولی "آزمودن" با "مودن" مینه بسیار نزدیکی دارد.
در باره "نمودن" هم که "نِ" پیشوندی است برابر "به پایین، پایین" گرچه مینه ها و برابر های دیگر نیز دارد همانند "در، تو، درون" ولی آنها دیگر پرت تر هستند!
پس "نمودن" برابر "به پایین اندازه گرفتن" می شود.
خب، کسی به من بگوید "به پایین اندازه گرفتن" با "نشان دادن" چه پیوندی دارد؟
واژه های ساخته شده با این بن واژه شگفت آور هستند و اگر می توانید من را از این گمراهی بیرون آورید، سپاسگزار می شوم.
بدرود!
( مودَن ) یا ( ماییدن ) یک کارواژه در زبان پارسی است که ما بیشتر این کارواژه را به همراه پیشوند میشناسیم.
بمانند: نِمودن ( نِ/مودن ) یا نماییدن
فَرمودن ( فر/مودَن ) یا فرماییدن
شاید واژه ی ( مایه ) بتواند معنای این کارواژه زیبا را برای ما روشن سازد:
... [مشاهده متن کامل]
( مای ( بُن کنونی مودن ) /ه ( پسوند نامساز )
بمانند: نِمودن ( نِ/مودن ) یا نماییدن
فَرمودن ( فر/مودَن ) یا فرماییدن
شاید واژه ی ( مایه ) بتواند معنای این کارواژه زیبا را برای ما روشن سازد:
... [مشاهده متن کامل]
( مای ( بُن کنونی مودن ) /ه ( پسوند نامساز )