مودعه. [ دَ ع َ ] ( ع ص ) سپرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). || کاشته شده. زراعت شده : تو بکردی او بکردی مودعه زان که ارض اﷲ آمد واسعه.مولوی.و رجوع به مودع شود.
بودیعه سپرده شدهبه امانت داده شدهسپردن چیزی به کسیتو بکردی او بکردی مودعهزانک ارض الله آمد واسعه✏ �مولانا�+ عکس و لینک