مودح

لغت نامه دهخدا

مودح. [ دِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ایداح. فروتن و مطیع و فرمانبردار. ( ناظم الاطباء ). فروتنی کننده و گردن دهنده به فرمان. || شتران خوشحال و فربه. ( آنندراج ). || قچقار بازایستاده از گشنی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

نعت فاعلی از ایداح فروتن و مطیع و فرمانبردار .

پیشنهاد کاربران

بپرس