موجح

لغت نامه دهخدا

موجح. [ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) پوست تابان درخشان رنگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || جامه سخت بافت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). جامه نیک بافته. ( مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ). || پناه جای. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پوست تابان درخشان رنگ .

پیشنهاد کاربران

بپرس