دیکشنری
مترجم
بپرس
موجب شکست شدن
دنبال کنید
مترادف ها
flunk
(فعل)
چیدن، شکست خوردن، موجب شکست شدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها